همان طور که می دانید، اصفهان استانی نیمه خشکی است که مردمان آن از دیر باز با حفر قنات به سختی آب را استخراج می کردند و امروزه با روند رو به تزاید آب در استان که بخش عمده آن را می توان به عدم رویکرد مدیریتی کارآمد و شکاف های حکمرانی در آن نسبت داد؛ با اهمیت بخشی به ضرورت توسعه پایدار در استان ها و مناطق پیرامونی از جمله توسعه صنایع آب خواه در استان یزد و کاشان و… که رونق اقتصادی خود را در گرو توسعه بخش صنعتی و معدنی می دانند، باعث شده تا علاوه بر مورد فوق با رشد جمعیت غیر سیستماتیک در استان و رونق کشاورزی و عدم بهره گیری از آب مجازی به عنوان رویکرد نوین در بخش صادرات محصولات و کالا های پر آب، بر دامنه تشدید کمبود آب در استان بیافزاید و انتظار می رود تا با افزایش تقاضا برای آب به عنوان یکی از مولفه های «تعیین کننده» در پایداری سکونتگاه ها و جوامع انسانی، استان اصفهان بیش از پیش درگیر چالش ها و مسائل خود شود. امروزه با توجه به اینکه استان اصفهان یکی از استان های با نیاز شدید آبی محسوب می شود و همین کمبود نیز سبب شده تا محدودیت های عمده ای بر سر راه اهداف، برنامه ها و سیاست های توسعه ای استان مطابق با آن پتانسیل ها و ظرفیت ها ایجاد شود که اغلب منجر به عقب افتادگی استان و ناکامی آن در بسیاری از برنامه ها شده است. این مسأله حاکی از آن است که امروزه طرح های توسعه انتقال آب که به عنوان یکی از مقوله های توجیه پذیر زیست محیطی بدون در نظر گرفتن اثرات شکننده آن در رابطه با میزان منابع آب انتقال یافته مطرح می باشد، با حساسیت های جدی دنبال نشده است. زیرا محیط طبیعی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر انسان های سکنی گزیده در درون خود و محیط پیرامونی اش اثرگذار است و هنگامی که محیط توسط عوامل انسانی و طبیعی دچار نوسان و شکنندگی شود قطعا زمینه بحران شکل خواهد گرفت. بحران های زیست محیطی از آنجایی که جبران ناپذیر هستند و هزینه های زیادی را بر ابعاد مختلف زندگی انسان تحمیل می کنند بایستی در این زمینه بسیار محتاطانه با محیط برخورد نمود و بر پایه آن ظرفیت ها و ضعف های محیطی برنامه های توسعه را چیدمان و سازماندهی کرد. لذا، استان اصفهان امروزه دچار این شکنندگی شده و ما بیش از آن ظرفیت ها و پتانسیل ها محیطی حاکم بر استان، بهره کشی کرده ایم. بنابراین، با اشاره به کمبود آب در استان اصفهان که بر اساس آن با گسترش ابعاد خسارات زیست محیطی از جمله فرونشست زمین بر پیکیره آن باعث آسیب های اجتماعی و و فرهنگی از جمله مهاجرت شده است.
در نهایت با یک نگرش نقادانه می توان به این مسأله پرداخت که هر محیط جغرافیایی پتانسیل های بالقوه و بالفعل خاصی دارد که بیشتر از آن نمی توان به طبیعت فشار وارد کرد. در همین راستا، انتقال آب بین حوضه ای ظاهرا خوب است ولی توسعه پایدار و سیستمی را در بر نخواهد داشت و زمینه ساز شکنندگی محیط زیست خواهد شد. /پایان.