در هندسه سرزمین و مرز کشورها، موقعیت مطلق یا ریاضی، نقش اصلی را دارد؛ البته باید به نقش استثمار و ترسیم مرزهای تحمیلی برای برخی کشورها نیز اشاره کرد که در ایجاد شکل هندسی سرزمینی به ویژه در قاره آفریقا تأثیرگذار بوده است. این نوع موقعیت (مطلق) در شکلگیری موقعیت نسبی برای کشورها نیز تأثیرگذار است؛ البته در موقعیت نسبی به نظر ما نیروی انسانی آزموده و ماهر تعیین کننده است؛ اینکه در اینجا بحث موقعیت جغرافیایی مطرح شده است و تأثیر آن در توسعه یافتگی بیان میشود به این دلیل است که موقعیت جغرافیایی همواره در طی تاریخ از سوی دولتها در رأس برنامهریزیها قرار داشته است. در حقیقت «یکی از مهمترین عوامل توسعه، جغرافیا، است یعنی مکانی که کشورها در جهان قرار دارند و آبوهوایی که دارند. این تصادفی نیست که فقیرترین کشورها در مناطق گرمسیری، جایی که گرم است، زمین کمتر مرغوب است، آب کمتری دارد، و بیماریها شکوفا میشوند قرار دارند. برعکس، اروپا و آمریکای شمالی از مناطق بزرگی از زمینهای بسیار بارور، آبوهوای معتدل و بارندگی خوب بهرهمند هستند. در موارد شدید آبوهوایی، گرم یا سرد، انرژی زیادی باید برای کسبوکار سادهای، صرف شود تا انرژی زیادی برای توسعه ایجاد شود» (Williams,2017). در تأیید نقش موقعیت جغرافیایی مناسب و تلاش برای به دست آوردن آن، میتوان این مثال را آورد که دو کشور اکوادور و کلمبیا با توجه به موقعیت ساحلی، همچنان به دنبال موقعیت جغرافیایی بهتری بودهاند؛ «کشور اکوادر نسبت به نواری از بخش شمالی کشور پرو که دسترسی به شعبات قابل کشتیرانی علیای رود آمازون را امکان میدهد، ادعای دیرینه دارد. کشور کلمبیا در 1922 دالان باریک لیتسیا را به دست آورد که امکان استفاده از 120 کیلومتر حریم همان رود برایش فراهم آمد. [بنابراین برخی کشورها] از طریق رودهای قابل کشتیرانی با هدف دسترسی غیرمستقیم به دریای آزاد اقدام کردهاند»(هاگت،1379: 374). با گذر زمان و آگاهی یافتن از موقعیت جغرافیایی، نقش شکل هندسی سرزمین و مرز در جغرافیای سیاسی کشورها، بیشتر مورد توجه قرار گرفت. برای نمونه در شکل سرزمینی دنبالهدار مانند سرزمین افغانستان و نامیبیا، این بخش از سرزمین که زایدهای مانند نیز گفته میشود، به دلیل فاصله زیاد و دور افتاده بودن از مرکز، اداره امور آن با مشکلاتی همراه است. شکل و موقعیت یک کشور از لحاظ ادارهی کشور، ایجاد خطوط ارتباطی، دفاع از مرزها، دسترسی به دریاهای آزاد (اقیانوسها)، وحدت ملی، قرار داشتن در آبوهواهای مختلف و… دارای اهمیت فراوان هستند. لاجرم از نظر ساختار جغرافیایی، چهار عامل وسعت، شکل، موقع و وضع ناهمواریها در قدرت ملی یک کشور مؤثرند. بر این اساس کشورها را در دستههای متفاوت طبقهبندی کردهاند. (http://tapo.blogfa.com/post-41.aspx) از نظر شکل سرزمینی کشورها به پنج دسته اصلی فشرده (جمع و جور)، طویل، دنبالهدار، محاطی و پارهپاره (Rosenberg,2017 :1) و از نظر موقعیت دسترسی به آبهای آزاد به دو دسته کشورهای محصور در خشکی و ساحلی (دسترسی به آبهای آزاد) تقسیم میشوند.
کتاب حاضر در دو بخش تدوین گردیده است. در بخش اول با موضوع هندسه سرزمین و مرز کشورها، به فرصتها و چالشهایی که کشورها با توجه به شکل هندسی سرزمینشان از آن متأثرند، پرداخته شده است، که توسط اینجانب (مهکویی) انجام شده است و بخش دوم که ترجمه میباشد توسط هر دوی ما صورت گرفته است. در بخش دوم مقالات مرتبط با موضوع بخش اول، ترجمه شده است. در آخر کتاب در بخش ضمایم، نقشهها و جداول بیشتری در راستای موضوع کتاب برای درک بیشتر خوانندگان محترم آورده شده است. برخی از نقشههای بخش اول کتاب توسط همکار محترم و گرامی جناب آقای دکتر علیرضا عباسی، ترسیم شده است که از ایشان تشکر مینماییم. و از راهنماییهای جناب آقای دکتر طباطبایی مدیر محترم گروه زبان انگلیسی که برخی از اصطلاحات و واژهها را با توجه به دستور زبان انگلیسی، ما را راهنمایی نمودهاند نیز سپاسگزاریم. از نظر موضوعی هرچند در کتابها و مقالات فارسی در رشته جغرافیا در ایران، جسته و گریخته نسبت به هندسه سرزمین و مرز کشورها مطالبی مطرح شده است ولی وجود کتابی واحد در این باره، به شدت احساس شده است. به نظر ما، ارایه یک درس 2 واحدی در سر فصل رشته جغرافیا تحت عنوان هندسه سرزمین و مرز کشورها، نیاز است؛ امید است که این مهم مورد توجه مسئولان مربوطه در وزارت علوم، قرار بگیرد. این کتاب میتواند برای دانشجویان رشتههای جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات منطقهای به عنوان کتاب کمک درسی برای مباحث جغرافیای سیاسی، ژئوپولیتیک و روابط بینالملل در نظر گرفته شود.