نشست علمی و تخصصی «تحولات افغانستان، ابعاد و پیامدها از منظر منافع و امنیت ملی ایران» از سوی انجمن ژئوپلیتیک ایران با همکاری انجمن علمی دانشجویی روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ از ساعت ۱۸ تا 20:30 به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست، دکتر عبدالرضا فرجی راد، دانشیار جغرافیای سیاسی و عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران با موضوع «پیامدهای ژئوپلیتیکی تحولات اخیر افغانستان»، دکتر کیومرث یزدان پناه، دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران و عضو انجمن ژئوپلیتیک ایران با موضوع «افغانستان در گذار از دموکراسی به امارت اسلامی» و دکتر محمد حسین پاپلی یزدی، استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس و رئیس اسبق انجمن ژئوپلیتیک ایران با موضوع «افغانستان و آینده منطقه» به بیان نظرات تخصصی پرداختند.
متن کامل سخنان سخنرانان نشست به شرح ذیل است:
دکتر عبدالرضا فرجی راد
اصل موضوع این است که آمریکایی ها خسته شده و از زمان ریاست جمهوری اوباما در فکر خروج از افغانستان بودند و توان و تجربه موفقی در جنگ و حضور در افغانستان را نداشتند. در زمان ریاست جمهوری حامد کرزای، آمریکا هر زمان حملهای انجام میداد، خطا میزد و بارها مراسمهای عروسی و عزا را هدف قرار داد. در دوره ریاست جمهوری اشرف غنی نیز آمریکا تعداد نیروهای خود را در افغانستان کاهش داد و الان نیز تصمیم به خروج از افغانستان گرفته است.
در سالهای گذشته زلمی خلیل زاد با طالبان توافقی را به امضا رساند و در آن برای اولین بار اصطلاح «امارت اسلامی» را به کار برد و عملاً حاکمیت طالبان بر افغانستان را به رسمیت شناخت. این توافق، دو پیوست محرمانه دارد که راه را برای پیشروی طالبان فراهم کرد. دولت افغانستان از محتوای دو پیوست اطلاع نداشت.
در شرایط کنونی متحدان آمریکا منتقد این کشور درباره تحولات افغانستان هستند. از زمانی آمریکایی ها متوجه شدند که چین، روسیه، پاکستان و ایران هماهنگ با هم در تلاش برای اخراج آمریکا از منطقه هستند، تلاش کردند تا با تصمیم و اختیار خود از افغانستان خارج شوند.
دیپلماسی ایران درباره تحولات افغانستان آشکار و مانند مواضع علنی سایر کشورها از جمله روسیه، چین، پاکستان و ترکیه نیست.
اکنون چهار کشور چین، روسیه، پاکستان و ایران در افغانستان دست برتر را نسبت به غرب و آمریکا دارند و این امر باعث ایجاد تشتت دیدگاهها در غرب شده است و این تحولات را شکست بزرگی برای غرب، آمریکا و ناتو میدانند.
یک علت دیگر ایجاد وضعیت کنونی در افغانستان، غیر مردمی، ضعیف و غیرشفاف بودن دولت اشرف غنی و فساد زیاد آن است.
یکی از دلایل تسلیم شدن نیروهای نظامی افغانستان در مقابل طالبان، محتوای توافق زلمی خلیل زاد است و با برخی کماندوها و رهبران نظامی افغانها صحبت شد که وقتی دولتی از طالبان بر سر کار آید، از آنها استفاده خواهد کرد. آنها زمانی که فهمیدند توافقی برای بر سرکار آمدن طالبان ایجاد شده است، سست شده و در مقابل نیروهای طالبان مقاومت نکردند.
نیروهای نظامی اصلی افغانستان، 50 هزار نیرو و کماندو هستند و بقیه نیروهای آن اصلی نبودند و تعداد آنها کمتر از طالبان بودند. بسیاری از نیروهای نظامی غیر اصلی افغانستان با طالبان ارتباط فامیلی داشتند. لذا به راحتی در مقابل طالبان مقاومت نکردند و تسلیم شدند.
طالبان در حال تشکیل دولت هستند. احتمالاً دولت در روزهای آینده اعلام می شود. طالبان میخواهد تا جایی که ممکن است در یک فضای آرام کار خود را پیش ببرد.
ثبات و پذیرش دولت طالبان در افغانستان، به عملکرد این گروه بستگی دارد. مردم افغانستان از جنگ خسته هستند و میخواهند به ثبات برسند. اگر طالبان شرارتهای قبلی را تکرار و قوم گرایی پشتونیسم را داشته باشند، بعید است بتواند حکومت با ثباتی ایجاد کند.
در چند روز گذشته، در هرات 11 مسئول از سوی طالبان انتخاب شده است که همه از قوم پشتون هستند در حالی که پشتونها، 10 درصد جمعیت هرات هستند. اگر این روند ادامه یابد، مردم در مقابل طالبان مقاومت کرده و با آنها مخالفت خواهند کرد.
زمینه مقاومت در مقابل طالبان در مردم افغانستان وجود دارد. طالبان آنچه الان ادعا میکند را عمل نخواهد کرد چون تفکری ایدئولوژیک دارد و به مرور طرفداران خود را از دست خواهد داد. در بین طالبان نیز اختلافات وجود دارد.
زمینه مقاومت مردمی در مقابل طالبان در حال فراهم شدن است و اگر این گروه با جامعه افغان کنار نیاید، در مقابل آن ایستادگی صورت خواهد گرفت.
در موضوع طالبان هماهنگی بین چین، پاکستان و روسیه وجود دارد. پاکستانیها در افغانستان نفوذ دارند و 25 هزار نیروی با تابعیت پاکستانی همراه طالبان هستند. پاکستان در تحولات اخیر به چین برای امنیت مرزهای غربی آن با افغانستان تضمین داده است.
پاکستان می خواهد از نیروهای تندرو افغانستان علیه هند استفاده کند و از طریق افغانستان خود را به آسیای مرکزی برساند و به جاده ابریشم برسد. پاکستان می تواند افغانستان را به طرح کمربند و جاده چین نیز برساند و آسیای مرکزی را در اختیار بگیرید و اگر این اتفاق بیفتد، بندر چابهار ارزش ژئوپلیتیک خود را از دست خواهد داد و از مسیر دیگری آسیای مرکزی به اقیانوس هند وصل خواهد شد.
روسیه میخواهد آمریکا را شکست دهد. بین روسیه و چین هماهنگی کامل وجود دارد اما در کوتاه مدت و به زودی طالبان را به رسمیت نخواهند شناخت.
ایران دیپلماسی آشکاری درباره تحولات کنونی افغانستان ندارد. ایران میخواست که به آمریکا ضربه وارد شده و از منطقه خارج شود. ایران علاقمند بود تا اشرف غنی برکنار شود و به دولت ائتلافی و استفاده طالبان از نیروهای قبلی در حاکمیت افغانستان تمایل دارد.
طالبان هیچ چراغ سبزی به ایران در موضوع اقتصاد افغانستان نشان نداده است اما به چینیها برای بهره برداری از معادن این کشور و همچنین به ترکیه و پاکستان چراغ سبز نشان داده است. طالبان در وهله اول در تلاش برای ایجاد رفاه اقتصادی در افغانستان است. پاکستان راضی به حضور ایران در افغانستان نیست.
ایران و پاکستان از گذشته در افغانستان نفع اقتصادی داشتهاند. علت افزایش نرخ ارز در ایران در روزهای اخیر بسته شدن مرزهای هرات است. سه میلیارد دلار صادرات ایران متوقف شده است اما برای پاکستان مرزها باز است. پاکستان تصور میکند که باید تجارت افغانستان ار در دست داشته باشد و رقیب اصلی این کشور، ایران است. البته در حال حاضر رابطه ایران و پاکستان در بهترین وضعیت قرار دارد.
ایران باید دیپلماسی خود را فعال کرده و با طالبان مذاکره کند. مهم است که محور مذاکرات، اقتصادی باشد و مرزها را برای تردد کالاها باز کند.
طالبان در حال ایجاد فشار به شیعیان است و در شریعت آنها مماشات با شیعه داوم ندارد.
ایران تلاش میکند، روسیه، چین و پاکستان را ناراضی نکند و با جبهه مقاومت علیه طالبان تماس نداشته باشد. نیاز است که ایران با جبهه مخالف طالبان ارتباط برقرار کند، تا حساب کار دست طالبان بیاید. ایران باید مطمئن شود که در حاکمیت طالبان، فارس زبانان و شیعیان در امنیت خواهند بود و فضای سرمایهگذاری اقتصادی ایران در افغانستان فراهم است.
هرات برای ایران بسیار مهم است و باید در این زمینه طرح وجود داشته باشد و با ایجاد کمیتهای به طالبان طرح پیشنهاد شود و این گروه مورد آزمایش قرار گیرد. 60 درصد افغانستانیها به ویژه نخبگان، روشنفکران و… به ایران نگاه میکنند و ما باید فعال شویم و در این زمینه تصمیم نهایی را بگیریم.
رویکرد ایران درباره تحولات افغانستان تغییر چندانی نکرده است. ایران در کنار بک بلوک قرار دارد و خارج از این بلوک اقدامی نمیکند. به نفع ایران و دوستان افغانستانی است که با ایران تعامل داشته باشند. اگر طالبان بخواهد طالبان گذشته باشد یا تغییر جزئی کرده باشد و مورد رضایت افغانستانیها نباشد، ایران رابطهای با این گروه برقرار نخواهد کرد. دولت ایران فعلا نظارهگر تحولات است و کمک نظامی به طالبان نکرده است. طالبان مورد حمایت کامل پاکستان است. ایران همیشه چه دولتی و چه مردمی از مردم افغانستان حمایت کرده و خواهد کرد.
بیش از 90 درصد افراد در حال خروج و فرار از افغانستان، فارس زبان و نخبگان هستند. طالبان تا الان مهاجم بوده است و از امروز به بعد باید پاسخگو باشد.
افغانستان تجزیه نخواهد شد اما احتمال آن وجود دارد به سمت فدرال برود. بافت افغانستان قومی است و اگر طالبان فشارها را زیاد کند، شاید بد نباشد که افغانستان به سمت فدرال پیش برود. حمایتهای بین المللی هم همراه آن خواهد بود.
دکتر کیومرث یزدان پناه
در افغانستان کنونی، یک شورش علیه دموکراسی اتفاق افتاده است. مردم افغانستان در 16 یا 17 سال اخیر و از زمان حامد کرزای یک دموکراسی ناقص و آماتور را تجربه کردهاند. درخواست نخبگان، روشنفکران و تحصیل کردههای افغانستان حرکت به سمت پیشرفت با دموکراسی است. در 20 سال گذشته افغانستان خیلی تحرک داشته و تلاش کرده است تا از وضعیت گذشته خارج شود.
طالبان تنها نیست و 37 شاخه دارد. طالبان به دنبال ایجاد امارت اسلامی است. امارت اسلامی فرآیند سنگینی برای منطقه غرب آسیا است و این منطقه خود را برای یک پوست اندازی بزرگ آماده میکند. ظهور هسته پرقدرت و خشن از تکفیر و افراط گرایی در غرب آسیا در حال مخابره این پیام است که ژئوپلیتیک اسلامی باید خود را برای یک رنسانس آماده کند. همچنان بخشی از جهان اسلام پذیرای تفکری مثل طالبان است.
نقش ایران مشخص است. ایران در منطقه سیاست کوتاه مدت را دنبال میکند و در افغانستان هم همین است و یکی از ضعفهای بزرگ این است که تفکر ایرانی در منطقه و افغانستان به سرنوشت شیعیان محدود میشود و این نقد جدی است و کار ایران را محدود میکند.
شاید یکی از دلایل تاخیر در موضعگیری ایران درباره تحولات افغانستان، تغییر دولت و دره گذار از دولت قبل به دولت جدید در ایران است.
امارت اسلامی و بخش قبال توجهی از قوم پشتون، هویت سیاسی طالبان هستند. گفتمان رسمی افغانستان در خیلی از مواقع فارسی محور نیست.
در سه ماه آینده، شاهد جنگ در افغانستان خواهیم بود. سرریز شدن هزاران و شاید میلیونها مهاجر افغان به سوی ایران و برخی کشورهای همسایه هم اتفاق خواهد افتاد. در افغانستان، تبعیض جنسیتی در ابعاد وسیع رخ خواهد داد.
طالبان گنجشک رنگ شده به عنوان قناری داعش در افغانستان است. طالبان همان داعش در لباسی دیگر و ارتقا یافته جریان تکفیری است. ما شاهد پیدایش رنسانس اسلامی در منطقه غرب آسیا تا فلات قاره هستیم. افغانستان تمرینی برای رسیدن به این هدف است.
آمریکا افغانستان را ترک نکرده است و بسیاری از مناطق مهم و استراتژیک این کشور را در اختیار دارد. انگلیس عملا امارت اسلامی طالبان را به رسمیت شناخته است. به نظر میرسد روسیه، چین و ایران در موضوع افغانستان و طالبان فریب خوردهاند و پاکستان هم راه غلط را میرود.
با توجه به ساختار جدیدی که طالبان با عنوان امارت اسلامی در تلاش برای ایجاد آن است، اگر موفق شود، باید مرگ دموکراسی را در افغانستان اعلام کرد. هیچ شانسی برای بازگشت بازماندگان دولت اشرف غنی وجود ندارد. اقدامات گروه عبدالله عبدالله در روند اقناعی مردم جوابگو نخواهد بود. چارچوب امارت اسلامی طالبان هیچ شانسی را برای سایر گروههای افغانستان باقی نخواهد گذاشت. شیعیان محصور خواهند شد و شرایط غم انگیزی در آینده ایجاد میشود. فضای تنفسی برای زنان به شدت تنگ خواهد شد.
غرب با محوریت آمریکا در حال انجام یک برنامه ریزی بلندمدت و رقم زدن رنسانس اسلامی در منطقه و جهان اسلام است. اگر کشورهای منطقه با درک و فهم مشترک ژئوپلیتیکی درباره تحولات افغانستان برسند، می توانند با این جریان و برنامه مقابله کنند اما اگر به فهم مشترک نرسند، این قصه تلخ همچنان تکرار خواهد شد.
دکتر محمد حسین پاپلی یزدی
آمریکا از افغانستان بیرون نرفته است و در مناطق استراتژیک این کشور حضور دارند. این سوال وجود دارد که چرا آمریکا از طالبان حمایت کرده و مقادیر زیادی اسلحه و مهمات به همراه تجهیزات و تاسیسات نظامی را برای طالبان بر جای گذاشته است؟ آیا طالبان ماموریت به هم ریختن منطقه را ندارد؟
طالبان همان طالبان چند سال گذشته است و تفکر آن تغییر نکرده است و ماموریت آن به هم ریختن منطقه است. چندین هزار نیروی هم فکر طالبان و تکفیری در شمال افغانستان ساکن هستند و از معادن طلا بهره برداری میکنند.
شاید طالبان با سلاحهای غرب و آمریکا به نیروی پرقدرت منطقه تبدیل شود.
طالبان یک سنگر بزرگ برای اسرائیل و آمریکا خواهد بود. اگر افغانستان به طرف آرامش برود، آنها به سمت ایجاد جبهه جدید علیه ایران خواهند رفت و طالبان عامل اسرائیل خواهد بود. انگلیس امارت اسلامی را به رسمیت شناخته است.
طالبان قبلا رویکرد داخلی داشت و خشونت به خرج میداد اما طالبان امروز، رویکرد بینالمللی پیدا کرده است و در خدمت اهداف بین المللی قرار گرفته است. در ایران، نباید سیاستهای کوتاه مدت درباره طالبان دنبال شود.
اسرائیل از الان طالبان را دارد و باید روی آن فکر شود. در حال روبرو شدن با یک بحران جدید هستیم. آمریکا و اسرائیل در افغاستان حضور دارند و طالبان به عنوان جبههای علیه ایران خواهد بود. باید به نخبگان افغانستان تابعیت و پناهندگی دهیم و به مهاجران افغانی پناه دهیم.