گذاره ها و فرضیات محتمل در مسئله جدایی طلبی کردهای عراق؛
فرضیه اول ـ همه پرسی فوق یک مطالبه دامنه دار تاریخی، سیاسی و قومی است که موفقیتهای گام به گام دهههای اخیر کردها در ابعاد گوناگون استراتژیکی، اکنون زمینه های تحقق آنرا فراهم نموده است.
بطور کلی در تحقق این فرضیه دو مسئله اساسی باید مورد توجه قرار گیرند.1_ حتی اگر استقلال جغرافیایی کردستان عراق به مفهوم حقوقی و سیاسی بطور کامل برای کردهای آن اقلیم میسر نگردد اما جریان سیاسی بارزانی با کسب امتیازات متعدد محلی، منطقهای و بینالمللی قطعا به یک بازیگر موثر و چالشزا در تحولات منطقهای و بینالمللی تبدیل خواهد شد و…
2- این همه پرسی در هردو صورت تحقق و یا عدم تحقق استقلال، بطور طبیعی به مسئله پان کردیسم در سطح منطقه دامن میزند به خصوص در ایران و سوریه که اکنون به لحاظ تحولات سیاسی سوریه و نیز پیشینه های روابط آنها با کردهای ایران، کردهای عراق عملا ارتباطات سیاسی و اجتماعی موثر و نزدیکتری با کردهای این دوکشور دارند. اما در ترکیه فرآیند پان کردیسم با شکل گیری ساختارهای قدرتمند حزبی و سیاسی و تثبیت وزن ژئوپلیتیک کردهای ترکیه در ساختار قدرت ملی و رقابتهای سیاسی جاری در سطوح گوناگون اداره امور کشور ترکیه به گونه ای است که می توان گفت که رفتارها و تعارضات کردها با حکومت مرکزی ترکیه در حال تغییر و تحول بسوی کارکردهای عمدتا سیاسی و غیر مسلحانه می باشد. لذا به نظر میرسد که مسئله جدایی طلبی فوق، تاثیرات عملی و تجزیه طلبانه خاصی بر کردهای ترکیه نخواهد داشت.
فرضیه دوم ـ همه پرسی اقلیم کردستان در راستای اجرای اهداف استراتژی بی نظمی ایالات متحده آمریکا در سطح منطقه است تا با اجرای نظام های سیاسی هدفمند در قالب سیستم های فدرالیسم و سکولاریسم، عملا منجر به تحولات گسترده و تجزیه در تمامی ابعاد ملی و منطقه ای کشورهای آسیای جنوب غربی گردد و با خلق مهندسی سیاسی جدید بسترهای لازم جهت تثبیت هژمونی پایدار بر کشورها و ملتهای منطقه را فراهم نماید. لذا در صورت اولویت این گذاره باید گفت که هدف اصلی، مقابله با جریان مقاومت و نیز تحقق اهداف از پیش تعیین شده در سوریه، عراق، یمن، لبنان و ایران است. بخصوص موانع اخیر آمریکا و تیم سیاسی آقای ترامپ در موضوع برجام که با بهانه جویی از مسایل موشکی و بازرسی از اماکن نظامی و امنیتی و نیز با هدف ردیابی لازم برای ایجاد شکنندگی ژئوپلیتیکی در امور سیاسی ـ امنیتی و حوزه های ملی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بروز یافته است، همه بیانگر آن است که بسیاری از ارتباطات پیدا و پنهان و گسترش رایزنی های جاری در سطح منطقه که عمدتا در محور عربی ـ غربی ـ عبری و ترکی در حال انجام است با هدف ایجاد شکنندگی سیاسی و امنیتی و نیز تضعیف گسترده در بنیادها و سازندهای ژئوپلیتیک ایران صورت می گیرند
اما بطور خاص با اجرایی شدن برنامه همه پرسی استقلال کردستان عراق و فراهم شدن فضای چالش سیاسی و تهدیدات مرزی بر بستر مطالبات قومیتی در استانها و مناطق کردنشین کشورهای همجوار، تجربیات و شاخصهای رفتاری در حکومت ترکیه و بویژه تفکرات خاص آقای اردوغان که مبتنی بر اقتدارطلبی در منطقه می باشد، بیانگر آن است که ترکیه احتمالا در یک تاکتیک مقطعی و با اهدافی چند منظوره علاقه مند به ایجاد نوعی فضا سازی سیاسی قومی ـ نژادی در داخل ایران است تا از این رهگذر هم ناکامی های بجای مانده اش را در سوریه ترمیم کند و هم زمینه های بروز اختلافات در مرزهای ایران و عراق را فراهم کند تا امتیازات متعددی را از اعراب جنوب خلیج فارس کسب نماید.ضمن اینکه از درهم تنیدگی مسائل منطقه ای برای فضای سازی سیاسی جهت محدود و مسدود نمودن امور کردهای ترکیه نهایت بهره برداری را خواهد نمود.
لذا با بررسی مجموعه اوضاع فعلی و تحلیل فضای فکری جاری در حاکمیت ترکیه و بویژه با توجه به برخی از تحرکات سیاسی که همزمان با برگزاری این همه پرسی در حوزه های کردنشین کشورهای مجاور قابل پیش بینی می باشد، به نظر می رسد ترکیه در روند این تحولات برنامه دارد و اردوغان برای تحقق اهداف صدرالذکر در تحولات احتمالی منطقه به دنبال منافع هماهنگ شده با آمریکا، اسرائیل و برخی از حکام عربی منطقه است. حتی تدابیر ایشان در سفر به تهران نیز می تواند نمایش نوعی نعل وارونه باشد که تلاش دارد تا گپ میان سیاستهای اعمالی با سیاستهای ظاهری و اعلامی ترکیه در روابط با جمهوری اسلامی ایران را پوشش و پنهان نماید.
علاوه بر این با موفقیت های منطقه ای جریان مقاومت و نیز با توجه به امیدی که به شکل گیری یک سیستم تکاملی هم افزا در فضای ژئوپلیتیکی منطقه آسیای جنوب غربی ایجاد گردیده است، اکنون هرگونه شکنندگی سیاسی و امنیتی در فضای ملی و پیرامونی ایران ضمن برخورداری از حمایتهای بی دریغ مخالفین منطقه ای و بویژه با تعارضات ایجاد شده در موضوع اجرا و یا عدم اجرای توافقنامه برجام، تضعیف جایگاه ژئوپلیتیک ایران بشدت مورد حمایت و استقبال آمریکا و اسرائیل نیز می باشد تا سبب تخریب نقش آفرینی و کنشگری سیستماتیک ایران در تحولات منطقه ای و بین المللی گردد.
دکتر نبی الله رشنو