«آب مایه زندگانی است. طوریکه، حیات هر موجود زندهای در گرو تأمین آب است». این جمله رایج برای بسیاری از ما اکنون تداعیگر این واقعیت است که آب نقش بی بدیلی را در زندگی ما انسانها بازی میکند که این واقعیت بازگو کننده حق زیستن در گرو پایداری آن است. زایندهرود رگ حیاتی اصفهان دوباره از جریان افتاد! از آنجا که بسته شدن یا جریان آب در رودخانه زایندهرود کاملاً زیر نظر تصمیمات کلان ملی اتفاق میافتد و بارها به وقوع پیوستن سیاهی اعتراضات برای جریان رودخانه از سوی کشاورزان غرب و شرق استان که از خشکیده شدن مزارع و تشدید فرونشست زمین در اصفهان می گویند، باید اشاره کرد که در حال حاضر علیرغم برخی گمانهزنیهایی که در رابطه با مسائل آب استان اصفهان طی چند دهه اخیر گفته شده و این موضوع به اولویت نخست در برنامهریزیهای استان مطرح شده است، حاکی است از وجود تهدیدات، چالشها و تنشهایی که تا کنون با دامنهای نه چندان کوچک بلکه وسیع حق حیات و معیشت میلیونها مردم اصفهان را متأثر از خود نموده و تا کنون بیشتر آنها لاینحل مانده است. بنابراین، بسته شدن زایندهرود یک تهدیدی برای تغییرات عمیق در بدنهی محیط زیست و ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی اصفهان و دیگر استانها خواهد بود که به نظر میرسد، بیش از این خشک بودن زایندهرود یک فاجعهای همه جانبه را به بار خواهد آورد و شاید هم عامل آوارگی میلیونها مردم اصفهان باشد.
با این وجود، علیرغم اینکه بسته شدن زاینده رود به منزلهی بستن شیر آب برای ساکنین مناطق پائین دست بوده و عدم جریان آن به معنای باز ماندن استان از راه توسعه قلمداد میشود، باید خاطر نشان کرد که امروزه استان اصفهان آبستن اغلب بیماری های مسری ناشی از ریزگردها سمی ناشی از تالاب گاوخونی بوده و چشم و امید میلیونها انسانی که هر روز با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکنند و متأثر از جریانهای اتفاقی زاینده رود و بسته شدن ناگهانی آن هستند و نیز با هر بار باز و بسته شدن آب رودخانه موجی از دلواپسیها را تجربه کردهاند، آیا صنایعی که هر روز این همه آلایندههای سمی ناشی از دود مازوت را داخل ریه هزاران مردم میکند، بهای استقرار آنها گرانتر از جان مردم است؟!
در نهایت، بستن زاینده رود هر آنچه از نظر تصمیمات کلان ملی برای مدیریت صحیح آب در حوضه توجیه کننده باشد، اما در آینده ممکن است ادامه این روند به هر چه سیاسی شدن موضوع آب و پیچیدگیهای ناشی از آن کمک کند. طوریکه، تجربه ثابت کرده با بروز حساسیتهای اجتماعی و سیاسی اخیری که پیرامون موضوع آب برای مصارف ویژه از جمله صنایع در حوضه مطرح شده و تنشهایی را با هر بار باز و بسته شده رودخانه ایجاد شده است این موضوع آنقدر به سرعت با پیچیدگیهای پیش رفته که باید ادعا نمود که نمیتوان روی خوشی را در افق سالهای آینده برای حوضه زاینده رود پیش بینی کرد. زیرا بسته شدن زایندهرود علیرغم به سیاسی شدن موضوع آب در حوضه زاینده رود کمک می کند، میتواند انعکاسی از بیعدالتیها در تقسیم و توزیع آب در حوضه زاینده رود باشد. /پایان