نویسنده؛ جانان مرداک
ترجمه؛ دکتر زهرا پیشگاهی فرد، مصیب قره بیگی
تاریخ نشر؛ اردیبهشت 1392، انتشارات زیتون سبز
پساساختارگرایی، نوعی جنبش و گسترش روشن اندیشی در فلسفه ی قاره ای[1] و نظریه ی انتقادی است که در فضای فکری و جامعه شناسی فرانسه رشد و بالیدن گرفت. این «ایسم»[2] به تمام معنا فرانسوی، ابتدا با چپقِ بی ساختار[3] میشل فوکو به دوران جنینی رسید و پس از آن رولان بارت با دیدگاه هنرمنوتیکی و ساختارشکنانه ی خود راه را برای رشد و پرورش این اندیشه بازگشود. پس از آنهم، کسانی چون ژاک دریدا، ژیل دولوز، ژان فرانسوا لیوتار، ژان بودریار و دیگران به تنومندتر شدن و عرض اندام فکری این مکتب یاری رساندند. جغرافیا به مثابه ی یک رشته ی کل نگر که شبکه ای از پیوندها و رابطه ها را در میان جامعه و طبیعت بررسی میکند، پــرظرفیت ترین دانشی[4] است که میتواند دیدگاه شبکه ای، رابطه ای و کل نگرانه ی پساساختارگرایی را جامه ی عمل بپوشاند. در کتاب جغرافیای پساساختارگرا، افزون بر اینکه نگاه های سطحی به جغرافیا مورد انتقاد قرار گرفته است، روش های حضور جغرافیا به مثابه ی یک «دانش رابطه ای»[5] برای تحقق بخشیدن و عملی کردن «نظریه ی پساساختارگرایی» نیز به اثبات رسیده است. جغرافیا با روش شناسی پساساختارگرایانه[6]، عرصه ای نو را فراپیش خود گشوده است و در میان علوم اجتماعی که در تحولات فکری و فلسفی جهان معاصر نقشی اساسی دارند، سخنان تازه ای برای تازه شدن جهان دارد[7]. کتاب «جغرافیای پساساختارگرا؛ رهیافتی به فضای رابطه ای» روش ها و نگرش های نوین جغرافیا به جهان را بازمی شناساند و برآن است تا شکاف عمیق میان «جغرافیای طبیعی» و «جغرافیای انسانی» را با روش شناسی پساساختارگرایی و با «جغرافیای بسا انسانی»[8] پر کند.کتاب با دیباچه ی مترجمان آغاز میشود و سپس سه فصل درباره ی پساساختارگرایی، نظریه های مربوط به آن، چگونگی پیدایش و گسترش آن آمده است و پس از آن نیز سه فصل با عنوان بررسی های موردی وجود دارد که کاربرد عینی و عملی پساساختارگرایی را با نگاهی جغرافیایی نشان میدهد. فصل پایانی نیز به تشریح رابطهی نزدیک میان پساساختارگرایی و «بومشناسی» می پردازد. مترجمان این اثر، کوشیده اند تا ترجمه های فراخور ادبیات پساساختارگرایی ارائه دهند. در انتهای کتاب نیز پیوستی با عنوان «برابرنامه» از سوی مترجمان افزوده شده که شماری از واژگان و مفاهیم فلسفی موجود در کتاب را به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی با معادلهای فارسی تشریح کرده است. شماری از واژگان بکار رفته در این ترجمه از سوی مترجمان فارسی و برای نخست بار ابداع گردیده که در بخش برابرنامه با علامت * مشخص شد است.
[1]– Continental Philosophy
[2]– Ism
[3]– Ceci n’est pas une pipe
[4]– savoir
[5]– Relational Knowledge
[6]– Post-structuralism Methodology
[7] – هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود/ وارهد از حد جهان، بی حد و اندازه شود
[8]– More than Human Geography