محمدرضا محمد هیودی ؛ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی
هنگام طلوع تاریخ مدنیت در شرق و در گستره جغرافیای سرزمینی از چین تا دریای مدیترانه، که به شکل گیری تمدن انسانی در طول خطی از امپراتوری چین ، ایران و دولت شهرهای یونان گرفته تا ظهور و پیدایش مسیحیت در غرب و اسلام در شرق و خیزش رنسانس و به دنبال آن انقلاب صنعتی و گسترش دولتهای مدرن در دوران ما ؛ به تناوب حلقه های ژئوپلیتیکی و امنیتی در طول این تاریخ چند هزار ساله با هم در ارتباط بوده و تمدن بشری را در مقاطعی از تاریخ درجنگ و صلح نگه می داشت. زمانی که این حلقه های امنیتی در دوران باستان در ارتباط و تعامل با یکدیگر بوده و هژمونی مسلط آن دوران را بوجود می آوردند، امنیت در خطی از چین ، ایران تا مدیترانه برقرار بود ؛ تا اینکه امپراتوری روم میراث دار یونان شده واین نقش را در طول این خط بر عهده گرفت. زمانی که امپراتور روم مورد هجوم اقوام بربر قرار گرفت و ظهور مسیحیت به تضعیف این امپراتوری کمک کرد؛ و از طرفی دیگر امپراتوری ایران توسط اعراب مورد هجوم قرار گرفت و از پای درآمد ؛ و در سرزمین شرق دور امپراتوری چین بوسیله اقوام بیابان گرد مغول سرنگون شد، این سرآغازی بر بی ثباتی و نا امنی در این مقطع از تاریخ جهان بود. در سمت غربی این خط ژئوپلیتیکی که با پیدایش مسیحیت و بر خرابه های روم بنا شده بود ، تمام جنبه های زندگی انسان غربی از دید کلیسا و کانال مذهب تفسیر می شد ، که این فشار و عقب رفت انسان غربی منجر به طغیان علیه کلیسا و پیدایش رنسانس شده و آغازی بر انقلاب صنعتی و دمکراسی درغرب بود. اما این سیر تاریخی که در غرب صورت گرفت در جهان شرق و به خصوص در جهان اسلام نمایان نشد وبه پیدایش استعمار و دولتهای خود کامه و امنیت تحمیلی از بیرون منجر شد و به تضعیف و عقب رفت هر چه بیشتر این منطقه از جهان کمک کرد و به حلقه های مفقوده امنیت جهانی برای دوران طولانی انجامید. یعد از دوران صنعتی سه محور اصلی جغرافیایی و هژمونی جهانی خط امنیتی دنیای قدیم (چین) تا مدیترانه را تغییر داده و بر جغرافیای سرزمینی از روسیه ، اروپا تا امریکای شمالی متمرکز شد واین خط ژئوپلیتیکی و امنیتی از محور دنیای قدیم به محور دنیای جدید منتقل شد، و ما بقی دنیا نیز متاثر از این خط شده و در خارج از آن قرار گرفت. اکنون سوال این است که چرا با وجود تکنولوژی و پیشرفتهای صورت گرفته در خط ژئوپلیتیکی امنیتی دنیای جدید هنوز ما در جهان ناامن تر نسبت به خط امنیتی دنیای قدیم به سر می بریم ؟ به نظر می رسد که باید جواب را در حلقه مفقوده جهان قدیم جستجو کرد.
بعد از دوران صنعتی و ظهور دوران جدید دو تمدن از سه تمدن جهان باستان که خط امنیتی جهان قدیم را تشکیل می دادند، به بازسازی خود اقدام کرده و شروع به پیشرفت در طول جهان مدرن کردند؛ ابتدا در دوران معاصر بر بستر روم باستان کشور ایتالیا شکل گرفت و به کشوری صنعتی و پیشرو و در قالب اروپا جایگاه باستانی خود را در جهان جدید پیدا کرد؛ و در شرق دور نیز چین بعد از یک دوره که تحت نفوذ و فشار استعمار بود به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کرده و به کشوری تاثیر گذار در این حوزه تبدیل شد. که این در واقع منجر به شکل گیری دو حلقه ژئوپلیتیکی جهان باستان در دوران ما است. با رشد قدرتهای قدیم (چین ، ایتالیا) در دوران جدید و بازسازی و پیدایش خط ژئوپلیتیکی امنیتی دوران باستان همراه با قدرتهای عصر حاضر (روسیه ، اروپا ، امریکای شمالی ) این خط امنیتی (قدیم) با ضعف حلقه میانی (ایران) مواجهه است ؛ که در واقع این حلقه نتوانسته همانند دیگر قدرت های باستان در دوران معاصر خود را در زمینه هایی که ایجاد قدرت می کند ، بازسازی کرده و به دو حلقه دیگر متصل شود. واین باعث عاملی شده که، از دیر باز تا کنون ، منطقه جنوب غرب اسیا ، غرب هند ، جنوب اروپا و مدیترانه؛ دستخوش نا امنی های متعدد و تغییرات بسیاری شود، به گونه ای که در بعد منطقه ای ، بین المللی و جهانی چالش هایی را موجب شده است.چنانچه حلقه مذکور ( ایران ) بتواند به سطحی از توسعه در تمام جنبه ها تاثیر گذار قدرت و ژئوپلیتیک و ایجاد کننده آن برسد و خود را با دیگر حلقه های تاثیر گذار ( چین ، ایتالیا و در سطحی بالاتر اروپا ) پیوند دهد ؛ بدون شک ما در آینده جهانی امن تر ، با ثبات تر و مدرن تر، همراه با خط ژئوپلیتیکی امنیتی ؛ روسیه ، اروپا و آمریکا خواهیم داشت.