دکتر فتح اله نوروزی زاده…
مدرس مدعو دانشگاه پیام نور مرکز دهلران…
(این تحلیل صرفا دیدگاه نویسنده بوده و انتشار آن به منزله موضع رسمی انجمن نیست)…
1- نقشه راه 25 ساله ایران و چین، تا چه اندازه می تواند به تعمیق روابط ژئوپلیتیکی دو کشور منجر شود؟
– دو کشور ایران و چین به عنوان دو تمدن کهن، دارای روابط ژئوپلیتیکی دیرینهای بوده و از دیرباز از طرق مختلف خصوصاً جاده ابریشم دارای روابط بازرگانی و تجاری بوده اند. در سالیان اخیر نیز با توجه به تنش موجود بین ایران غرب بر سر مسائل هستهای و منطقهای، گرایش ایران به بلوک شرق خصوصاً چین بیشتر بوده و این روابط علاوه بر روابط تجاری، در محافل سیاسی نیز تا حدودی دیدگاه دو کشور به هم نزدیک بوده است. اما این مسئله باعث نشده است که هرگز چین در بحث صدور تحریم از سوی شورای امنیت حمایت تمام قد خود را از ایران اعلام نماید و اغلب مشاهده شده که در صدور قطعنامههای تحریمی شورای امنیت رأی چین اغلب با دیدگاه دیگر اعضای شورای امنیت نزدیک باشد. چرا که این رویه به سیاست خارجی چین بر میگردد که لزومی نمیبینند بخاطر پرونده ایران خود را روبروی غرب قرار دهند و در این زمینه هزینههای اضافی را برای خود ایجاد نماید، چرا که چین همزمان دارای روابط گسترده تجاری و بازرگانی هم با اتحادیه اروپا و هم ایالات متحده است.
– اما در خصوص سند 25 ساله، ناگزیر موارد دیگر را هم باید مد نظر قرار داد؛ از جمله تصویب لوایح چندگانه FATF ونیز تنش زدایی منطقهای از سوی ایران. قاعدتاً شرکتها و بانکهای چین، به نظر میرسد قبل از هرگونه سرمایهگذاری در ایران انتظار آنها این است که برای گریز از هرگونه تحریم، ایران از قوانین FATF پیروی و با همسایگان به یک درجه از تنشزدایی و ثبات نسبی رسیده باشد تا سرمایه گذاری مورد نظر آنها از ثبات لازم برخوردار باشد. بنابراین در صورت پیاده شدن موارد فوق مفاد کلی سند چشم انداز 25 ساله ایران و چین از بعد راهبردی با موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دو کشور همخوانی لازم را دارد. از جمله موقعیت ممتاز ایران در مسیر طرح یک کمربند- یک راه میتواند یارای چین در به ثمر رسیدن هرچه بهتر طرح عظیم فوق شود. همچنین در بحث امنیت انرژی، ایران با توجه به منابع عظیم انرژی و خصوصاً گاز طبیعی میتواند هم از طریق کریدور چابهار- گوادر- سین کیانگ و نیز خط لوله صلح منابع عظیم گازی پارس جنوبی را به شرق چین متصل نماید. همچنین از طریق خطوط لوله انتقال انرژی آسیای مرکزی به چین با توجه به محدود بودن منابع نفت و گاز آسیای مرکزی، ایران میتواند از طریق خط انتقال انرژی خلیج فارس – آسیای مرکزی تقویت کننده و مکمل خطوط انتقال انرژی فوق باشد.
-2- نقشه راه 25 ساله ایران و چین چه تأثیری بر روابط چین و آمریکا و ایران و آمریکا دارد؟
در حال حاضر علیرغم تنشهای موجود منطقهای و بینالمللی بین چین و آمریکا، روابط تجاری و بازرگانی بین دو کشور از حجم بالایی برخوردار است. در صورتی که چین بتواند پروژه عظیم یک کمربند- یک راه را و بدنبال آن نقشه راه 25 ساله ایران و چین نیز تا حدودی به نتیجه برسد، قطعاً حضور چین در منطقه خصوصاً خلیج فارس به صورت گام به گام و آرام روبه گسترش خواهد رفت که این مسئله نه تنها خوش آیند ایالات متحده نیست بلکه ممکن است تضادها و تنشهای محدودی بین چین و آمریکا در حوزه خلیج فارس و خاورمیانه همانند تنشهای موجود در شرق خصوصاً در حوزه دریای چین، بین دو کشور ظهور نماید. چرا که آمریکا حاضر نیست براحتی جایگاه خود را در منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج فارس در مقابل رقیب خود تضعیف شده ببیند.
اما تأثیر قرداد 25 ساله ایران و چین در صورتی که در تمام حوزهها خصوصاً بخش ترانزیت انرژی و پالایشگاهی و نیز حمل و نقل جادهای و ریلی بخوبی اجرا شود، این مسأله نه تنها میتواند تا حدودی ایران را از تأثیر تحریمهای غرب مصون و انزوای منطقه ای ایران را محدود نماید. و در این میان شاید بتوان گفت در مذاکراتی همانند برنامه هستهای و منطقهای ایران و نیز گفتگوهای جامع بین ایران و اروپا، تا حدودی موقعیت و مواضع ایران تقویت شود.
3- قرارداد راهبردی 25 ساله ایران و چین چه تأثیری می تواند بر روابط ایران و روسیه و روابط ایران و کشورهای اتحادیه اروپا داشته باشد؟
در سالیان اخیر اگر چه روابط بین ایران و روسیه به دلیل برخی دیدگاههای مشترک منطقهای و بینالمللی از جمله رویارویی دو کشور مقابل ایالات متحده، دارای روابط نزدیک و حسنهای بوده اند اما طرف روسی در برهههای حساس منافع ملی خود را بر روابط دو کشور ارجح داده و حتی در صدور تحریمهای شورای امنیت تقریباً جانب کشورهای غربی را گرفته است. در این راستا به نظر میرسد علیرغم روابط مطلوب دو کشور، روسیه تمایلی به دیدن ایران هستهای ندارد. در بحث ترانزیت انرژی نیز با توجه به اینکه دو کشور ایران وروسیه دارای بالاترین ذخایر گازی دنیا هستند، روسیه اجازه نمیدهد که در حوزه تأمین انرژی اتحادیه اروپا رقیبی همچون ایران در کنار خود ببیند. لذا قسمت اعظمی از تحریمهای اعمالی دو دهه اخیر که مستقیماً بنیان صنعت نفت و گاز ایران را هدف قرار داده است تقریباً به وفق مراد روسیه نیز بوده است. همچنین اگرچه در جنگ داخلی سوریه، ایران و روسیه دارای مواضع مشترکی بودند، اما با توجه به اینکه روسها برای حضور بلند مدت خود در سوریه برنامهریزی وسیعی دارند و همچنین از سوی دیگر، با توجه به روابط روسیه و اسرائیل، روسها در بلند مدت تمایل چندانی به حضور پررنگ ایران در سوریه ندارند. و قصد غایی آنها بهرهگیری از امتیازات حضور در سوریه هستند.
لذا با توجه به موارد فوق در صورت تحقق قراردا 25 ساله بین ایران و چین و تقویت صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، قطعاً به یکی از رقبای روسیه در تأمین امنیت انرژی اتحادیه اروپا تبدیل خواهد شد. و با تقویت بنیه اقتصادی و نطامی، ایران میتواند حضور خود در سوریه و منطقه خاورمیانه تقویت نماید.
4- آیا مشارکت راهبردی ایران و چین میتواند تأثیری در مناسبات منطقهای بویژه در روابط چین و هند و نیز روابط ایران و کشورهای آسیای جنوب غربی بویژه خلیج فارس داشته باشد؟
دو کشور هند و چین اهداف راهبردی و بلند مدتی برای حضور در حوزه خلیج فارس و آسیای مرکزی دارند. در این راستا چین سرمایهگذاری وسیعی در پاکستان و بندر گوادر برای حضور خود و تقویت ترانزیت و تجارت در این حوزه انجام داده است. هند نیز در نظر دارد با توسعه بندر چابهار و سرمایه گذاری در این منطقه از رقیب خود که رقابتهای شدید منطقهای و تنشهای مرزی نیز با هم دارند، عقب نماند. در این میان در صورتی که برنامه همکاری راهبردی ایران و چین بتواند به نوعی باعث ترغیب طرف هندی در به عمل رساندن وعدههای خود مبنی بر توسعه بندر چابهار شود، این مسئله میتواند باعث جذب سرمایه گذاری بیشتر و تقویت قدرت چانه زنی ایران گردد. بنابراین اگر رقابت سرمایه گذاری دو کشور چین و هند در منطقه به موازات هم انجام شود باعث رونق و توسعه منطقه، تقویت کریدور جنوب- شمال و حتی بعضاً میتواند در کاهش تنش بین هند و پاکستان و حتی هند و چین شود. به طوری که توسعه صنایع نفت و گاز ایران و ترانزیت گاز ایران به پاکستان با مشارکت طرف های چینی و هند، باعث اتصال خط لوله صلح به هند و حتی چین شود. اما در صورتی که همکاری ایران و چین منجر به حذف هند از چابهار گردد، این مسئله نه تنها باعث یکه تازی چین در منطقه میشود، بلکه باعث محروم شدن ایران از سرمایه گذاری طرف هندی و پتانسیل بازرگانی آن کشور بزرگ از کریدور جنوب- شمال می شود. بنابراین این مسئله مطلوب منافع و امنیت ملی ایران نخواهد بود.
اما در خصوص تأثیر همکاری راهبردی ایران و چین بر روابط کشورهای آسیای جنوب غربی خصوصاً حوزه خلیج فارس؛ همانطور که در ابتدای بحث اشاره شد، خواست طرف چینی برای همکاری و سرمایهگذاری در ایران این است که ایران از بُعد تنشزدایی با همسایگان به یک نقطه مطلوبی از ثبات برسد تا بستر همکاری و سرمایهگذاری در این حوزه فراهم گردد. لذا در صورتی که همکاری راهبردی ایران و چین به عنوان یک شتاب دهندهی تعامل منطقهای عمل نماید، این مسئله باعث افزایش ثبات منطقهای و ترغیب دیگر کشورهای منطقه در همکاری های امنیتی، اقتصادی و بازرگانی از جمله مشارکت در پروژه یک کمربند- یک راه منجر خواهد شد. در این صورت ایران میتواند پل همکاری بین کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای مرکزی و قفقاز گردد.