ساماندهی و آمایش سیاسی فضای شهری
تألیف: دکتر زهرا احمدی پور و دکتر مصطفی قادری حاجت
انتشارات سمت
پاییز 94
با سکونت نیمی از جمعیت شش میلیاردی جهان در شهرها، شهری شدن را میتوان از ویژگیهای اصلی هزاره سوم دانست. به موازات افزایش تعداد جمعیت، فضاهای غیر شهری زیادی به فضای شهری تبدیل شدهاند. با طرح الگوهای جدید مدیریت فضای شهری و افزایش نقش سیاسی و استراتژیک شهرها میتوان اذعان کرد که در هزاره سوم شهرها کانونهای اعمال قدرت جهانیاند و با کنترل رویدادهای محلی در سطوح منطقهای و جهانی وارد فرایند رقابت میشوند. در راستای تحلیل این نقشآفرینی، در کتاب ساماندهی و آمایش سیاسی فضای شهری، شهر را از منظر رابطه بین سیاست، فضای شهری و الگوهای توزیع قدرت و ثروت بررسی میکنیم.
کتاب حاضر در پنج فصل و به شرح زیر تدوین شده است:
در فصل اول با عنوان هستی شناسی و ماهیت شهر، به تعریف مفاهیمی مانند شهر، شهرك، شهرهاي جدید، محله، ناحیه، منطقه و فضاي شهري که مدخلی است براي شناسایی سلسله مراتب و شبکه هاي شهري (شهرکهاي کوچک، شهرهاي میانی، شهرهاي بزرگ، کلانشهرها، مادرشهرها و شهرهاي جهانی) پرداخته شده است. شناخت سلسله مراتب شهري این امکان را فراهم می کند که با ساماندهی سلسله مراتب سکونتگاهی از افزایش بی رویه جمعیت شهرهاي بزرگ و خالی شدن نواحی روستایی و شهرهاي کوچک پیشگیري شود. شهرهاي مجازي، اینترنت و الزامات خاص آن در دنیاي مدرن و چگونگی اثرگذاري آن بر پدیده هاي فضایی، به ویژه در عرصه کارکردي شهر، زندگی دوم، دولت الکترونیک، شهر خلاق و شهر هوشمند از دیگر مباحث مطرح شده در این فصل هستند.
در فصل دوم نیروهاي اثرگذار بر پویایی فضاي شهر بررسی شده است. فضاي شهري به ترکیبی از فعالیتها، بناهاي مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداري و تجاري که عناصر و اجزاء آنها به صورتی آراسته هماهنگ، منظم و داراي ارزشهاي بصري سازمان یافته است، اطلاق می شود . فضاي شهري جزئی جدایی ناپذیر از ساختار فضایی شهر در دوره هاي مختلف تاریخ شهر است و به همین دلیل همچون ساخت کلی شهر تابع شرایط اجتماعی و اقتصادي متغیري است که در هر فرهنگی به صورت میدان، خیابان، تکیه، بازار، گذر و غیره جلوه کرده است.
در فصل سوم به نظریه هاي جغرافیاي سیاسی شهر پرداخت شده است. شهرها همان گونه که پدیدهاي اجتماعی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادي اند، یک پدیده سیاسی مهم نیز هستند؛ یعنی شکل گیري شهر و توسعه آن ضمن اینکه متأثر از تصمیمات سیاسی سیاستگذاران است، خود پیامدهاي بسیاري براي سیاستهاي ملی، منطقه اي و حتی جهانی به همراه دارد. شهر و شهرنشینی در حوزه سیاست و جغرافیاي سیاسی از دو منظر قابل بررسی است:
الف) تأثیري که پدیده شهر بر سیاستهاي محلی، ملی (کشوري)، منطقه اي و بین المللی دارد.
ب) تأثیراتی که تصمیمات سیاسی سیاستگذاران(شامل نهادهاي حکومتی و غیرحکومتی) بر شهرها
دارند.
در ادامه این فصل به نظریات جغرافیاي سیاسی شهري نیز پرداخته شده است.
در فصل چهارم با عنوان ابعاد سیاسی و اداري شهر موضوعاتی مانند سیستم مدیریت شهري (نهادهاي مدنی، شوراها، حکومت، شهرداریها)، منطقه بندي، استفاده منطقی و نظام مند از زمینهاي شهري در بلندمدت، نا آرامی هاي شهري (آشوبها، بحرانها، اعتراضات، اعتصاب و شورشهاي صنفی) و امنیت شهري (آب، غذا، حمل و نقل عمومی، نظامهاي حکومتی) مطرح شده است. جغرافیاي انتخابات در حوزه شهري، کیفیت حوزه بندیها و الگوهاي رأي گیري در شهر از دیگر مباحث عمده این فصل است.
فصل پنجم با عنوان اصول و روشهاي ساماندهی سیاسی فضاي شهر ناظر بر چرایی و چگونگی ساماندهی فضاي شهري است. شهر یکی از فضاهاي انسان ساخت است که همواره از ابعاد مختلف مورد توجه بوده که در این میان ساماندهی، مدیریت و اداره فضاي شهري به نحوي بارزتر و مشهودتر بررسی شده است. این توجه، هم در محافل دانشگاهی و هم در محافل اجرایی به گونه اي است که مناقشات بسیاري در خصوص سازو کارهاي مدیریتی شهرها به وجود آورده است. در واقع شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی جغرافیایی هر کشور بر اساس مؤلفه هایی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقه مندي اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیري و غیره شکل می گیرد. ساماندهی مدیریت فضاي شهري با هدف اداره مطلوب امور، روابط میان عناصر شهري را هماهنگ می سازد. فصل پنجم که ناظر بر بعد کاربردي کتاب است مبتنی بر مبانی نظري مطرح شده در فصول پیشین است. خلاصه آنکه آمایش فضاي شهر مستثنی از آمایش فضاي کل کشور نیست و باید در برگیرنده تمام ابعاد نهادي و کالبدي شهر باشد.