قدرت مکان
جغرافیا، سرنوشت و چشم انداز ناهموار جهانی شدن
تألیف :هـارم دو بلیـج
انتشارات: سلمان پاک
سال 1392
رضا التیامی نیا ـ عضو هیأت علمی دانشگاه یاسوج
یـاشـارذکــی ـ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
کتاب «قدرت مکان» نمونه ای عالی از تألیفاتی است که در عصر جهانی شدنها بر اهمّیت بیش از پیش جغرافیا و افتراقات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مکانها و نواحی در سطوح مقیاسهای فضایی بسیار خُرد (روستا و شهر) تا بسیار کلان (قارّهها) صحّه می گذارد. به بیان بهتر اثر مزبور با طرح مثالهای متعدّد و مستند از چهار گوشۀ جهان در باب ابعاد و لایه های جهانی شدن، ضمن ارزیابی تأثیرات این فرآیند، از سوی دیگر به نقش پرقدرت و ساختاری مکان و جغرافیا در برابر نیروی همگون سازندۀ جهانی سازی اشاره و تأکید دارد. استدلال پایهای قدرت ساختاری مکان در وهلۀ اوّل به ناهمگنی زمین به لحاظ نواحی طبیعی و در مرحلۀ بعدی به تنوّع ساختارهای جغرافیای انسانی مربوط میگردد. دسترسی ناعادلانه به فرصتها که پسآیند پراکنش نابرابر منابع طبیعی محسوب می باشد و نیز نابرابری و ناهمگونی در جغرافیای اقتصادی، جغرافیای فرهنگی، جغرافیای سیاسی، جغرافیای مذهبی، جغرافیای شهری و روستایی، جغرافیای جمعیّتی، جغرافیای گردشگری، جغرافیای رفاه، جغرافیای اجتماعی و نظایر آن به وضوح نشانگر آن است که سیّارۀ زمین علیرغم جهانی شدن، در گستره و اعماق تفاوتها و افتراقات مکانی ـ فضایی باقی خواهد ماند. تقسیم بندی دنیا به مناطق هسته ای و توسعه یافته و مناطق پیرامونی، حاشیه ای و توسعه نیافته به خوبی نمایانگر اثرات کاملاً متفاوت فرآیند جهانی شدن بر روی کشورها و ساکنان این مناطق است. لذا بر اساس شواهد و مثالهای کتاب، یکدست شدن جهان در حال رنگ باختن است و تنوّع و تفاوتهای مکانی (جغرافیایی) نقش کلیدی را در شکل دهی به موزائیک متنوّع مذهبی، زبانی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، شهری، روستایی و غیره ایفا می کند. مطابق این رویکرد کتاب در ده فصل تدوین شده است
فصل اوّل به موضوع «جهان گرایان، محلّ گرایان و مهاجران» پرداخته است.بخش بندی جهان در سطوح محلّی، ملّی، منطقهای و جهانی نشان میدهد که همگون کردن جایگاه اجتماعی سیّارۀ زمین و رفع یکدستی آن به طور ضمنی قرار بود توسّط جهانی شدن انجام شود. از زبان مادری تا دسترسی های پزشکی، دین فراگیر تا ایدئولوژی سیاسی، مناقشات بومی و داخلی تا خطرات بین المللی، شیوههای حیات تا سبک های زندگی، مکان و سرنوشت به شدّت به یکدیگر به هم متصّل هستند. چنین جغرافیای متغیّرِ فرصت و محدودیّت است که باعث شده که طرفداران افراطی جهانگرایان و طرفداران سرسخت محلّگرایان در جهان های بسیار متفاوت و بسیار نابرابر زندگی کنند. دربارۀ موضوع مهاجرت، سیّارۀ رمین، هنوز یک جهان تقسیم شده باقی مانده است. جهانی که موانع آن حرکات و جابجایی های بیشماری را محدود کرده؛ به خصوص مردمان فقرزده و فاقد قدرت در مناطق پیرامونی و محلّی، آن را به شدّت محدود و مسدود کرده است.
موضوع فصل دوّم «میراث امپراتوری زبان» است. یک بُعد یک دست سازی جهان در عصر جهانی شدن همسانی یا همگرایی فرهنگی است که در نتیجۀ آن تجانس زبانی با تأکید بر زبان انگلیسی یک جزء کلیدی است. برای افراد محلّی و مهاجران، دو زبانه گرایی و چندزبانه گرایی کلیدی برای آیندۀ بهتر است. برای صدها میلیون انسانی که در منطقۀ پیرامونی جهان متولّد می شوند زبان محلّی هنوز هویّت فردی و حتّی هویّت ملّی را فراهم می کند. ترکیبی از عوامل اعمّ از نظام حمایتی ژاپن و فرانسه و ملّی گرایی که توسّط کشورهای عرب زبان نشان داده شده تا توسعه طلبی که هم اکنون زبان اسپانیایی را درون مرزهای جدید می برد چشم انداز زبان انگلیسی را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا ایدۀ زبان انگلیسی به عنوان تنها زبان و متکلّمین آن به عنوان تنها و مهمّترین گویندگان جهان را دچار خدشه می سازد. چند زبانه گرایی راهنما و شاخصی برای غلبۀ «قدرت مکان» است
در فصل سوّم، جغرافیای تعیین کنندۀ دین، اشاره به این دارد که خویشاوندی دینی یکی دیگر از واقعیّتهای مکانی است. صدها میلیون نفر دین خود را از طریق سبک پوشش، مو، نمادها، ژستها و دیگر ابزار مرئی بیان میکنند. برای شخص دینی، دین کلیدی برای هویّت اوست. چنین هویّتی، بخشی از تأثیر مکان است. دین و مکان قویّاً به یکدیگر مرتبط هستند. موزائیک دینی متنوّعمبیّن آن است که دین در حال تبدیل به یک نیروی موازنه بخش و ناهمگون به جای یکدست و همگون سازی در چشم انداز جهانی شدن است
وضعیّت دشوار سلامت انسانیمبحث فصل چهارم را تشکیل میدهد. این فصل با این سؤال اساسی آغاز می شود آیا چشم انداز سلامت و بهداشت انسانی در جهان در حال یکدست شدن است یا خیر؟ اگر نقشه ای از جهان درست می کردیم که محلّه ای دارای بهداشت عمومی خوب را به مثابۀ کوهستانها در نظر میگرفتیم و نواحی دارای بهداشت ضعیف را به مثابه درّه ها، وضعیّت جهانی ایجاد شده در حقیقت ناهمگون به نظر میرسد. توزیع نابرابر بهداشت و رفاه در سراسر جهان با نابرابریهای درون کشورها در سطح ناحیه ای و استانهای داخلی کشورها تقارن یافته است. هر شاخصی اعمّ از تغذیه و امید به زندگی، از بیماریهای عفونی تا مرگ و میر نوزادان، جغرافیای سلامت متغیّرهای منطقه ای را نشان می دهد که معیار یا ضابطه ای مهمّ را به ترکیب قدرت مکان میافزاید.
جغرافیای خطر موضوع فصل پنجم میباشد امری که با موقعیّت جغرافیایی انسانها در ارتباط است. هر مکان در جهان، ترکیب خاصّ خود را از خطرات دارد. زمین لرزه، سیل، آتشفشان و سایر مخاطرات طبیعی هر یک به نحوی متفاوت انسانها را در مکانهای متفاوت تحت تأثیر قرار می دهند. خطر، عامل مهمّی در قدرت ترکیبی مکان است
مکانهای باز و مکانهای بسته که محمل بحث فصل ششم را تشکیل می دهد قدرت مکان را در پیوستاری از فرصتها و تهدیدها، برخورداریها و عدم برخورداریها مینمایاند. مکان و اقتدار، سیاست و سرنوشت، مکان و محرومیّت، موزائیک و سرنوشت و نواحی ستیز عناوین اصلی مباحث این فصل را تشکیل می دهند. همۀ این موضوعات ناظر به این نکتۀ اساسی است که جهان به مانند چهلتّكهاي از فضاهای باز، قابل دسترس و مرتبط به هم میباشد، در صورتی که تکّههای دیگر بسته، دور و منزوي میباشند. در مورد اوّلي، موانع موجود كنار زده ميشوند و جهانگرایان بهترين بهره را از آن ميبرند. در حالی که دوّمی، افراد فقیر و بیمكنت را در خود فرو میبرد
یک مکان با سرنوشت های متضادّ، که فصل هفتم کتاب را تشکیل می دهد به نابرابریهای میان زنان و مردان در مکانهای مختلف کرۀ زمین در رابطه با بهره مندی از امکانات و تسهیلات و غیره در عصر جهانی شدن می پردازد و با ارائۀ مستندات متعدّد مهر تأییدی بر ناهمگونی سیّارۀ زمین میزند.
موضوع فصل هشتم قدرت و شهر و دید انتقادی به این موضوع در عصر جهانی شدن می باشد. شهر ماندگارترین نماد قدرت بشریّت است. شهرها بویژه شهرهای جهانی در یک چارچوب جدیدی از قدرت به هم پیوند خورده اند که فرآیندهای جهانی شدن تعیین کنندۀ آن می باشند. عصر جهانی شدن، دنیای شهری را به جای همگن نمودن، ناهمگون و گوناگون کرده است و لذا قلمرو شهرها در حال حاضر، ناهمگونتر از قبل شده است بطوریکه حتّی، شهرهای هستۀ جهانی نیز افراد فقیر و غنی خود را دارد و همچنین تفاوتهای توزیع ثروت در شهرهای جهانی نظیر لندن، لُس آنجلس و توکیو وجود دارد که به طور قطع با وضعیّتی که در مانیل، جاکارتا و کلکته مشهود است قابل مقایسه نیست.
فصل نهم به امیدها و خطرات در استانهابه وارونه سازی فرآیند جهانی ساز و وحدت ساز اشاره میکند که در نواحی متعدّد دنیا نظیر اروپا، استانها و مناطقی وجود دارد که با هدف خودمختاری بیشتر و مقابله با یکپارچگی بین المللی تلاش میکنند. واحدهای فروملّی در این چشم انداز یک بیان گستردۀ جغرافیایی از قدرت مکان را تشکیل میدهند.
کاهش موانع موضوع فصل دهم و پایانی را تشکیل می دهد و نتیجه گیری می کند که تضادّها و نابرابریهای جهانی باقی می ماند و بر قدرت مداوم و متنوّع مکان تأکید دارد که رویارویی با این قدرت عظیم از طریق کاهش موانع و خلق فرصتها باعث ایجاد جهانی بهتر و یکدست تر خواهد شد.