مقدمه ای بر نظریه جغرافیایی سیاست بین الملل

مقدمه ­ای بر نظریه جغرافیایی سیاست بین ­الملل

دکتر مصطفی رشیدی

عتیق ­اله قمری

انتشارات عرفان  1394

این کتاب، رویکردی جغرافیایی، به سیاست بین‌الملل و کنش‌های سیاسی در عرصۀ بین‌الملل است. جغرافیا و به‌­ویژه دانش ژئوپلیتیک، به رغم تلاش‌هایی که در قالب نظریات کلاسیک، مانند هارتلند، ریملند، نظریۀ قدرت دریایی، و فضای حیاتی و غیره داشته، نتوانسته یک رویکرد جامع که چهارچوبی کلی برای تحلیل سیاست بین­ الملل باشد، را طرح ریزی نماید. رویکردی که رفتارهای سیاسی بین الملل را در هر نقطه از جهان تحلیل نماید و همانند نظریات کلاسیک روابط بین­ المللی از جمله لیبرالیزم، واقع­گرایی، مکتب انگلیسی و غیره و نیز نظریات پسااثبات­ گرا مانند پسامدرنیزم، نظریه انتقادی، نظریه هنجاری، برساخت­گرایی و غیره از عهده ارائه تفسیری خاص از جهان سیاسی برآید. از این­رو، این کتاب با هدف کلی طرح نظریه ­ای جغرافیایی برای تحلیل سیاست بین ­الملل، نگارش شده است. این نظریه، علاوه بر تحلیل سیاست بین­ الملل، ظرفیت تحلیل سیاست داخلی و نیز کنش­ های اجتماعی، فرهنگی و غیره در سطح ملی را نیز دارد. این کتاب با طرح فلسفی- جغرافیایی نظریه مذکور شروع می ­شود و دانش ژئوپلیتیک را بخشی از جغرافیا قلمداد می­ کند که کنش ­ها، رفتارها و در کل کردارهای سیاسی در سطوح مختلف فضای محلی و بومی تا ملی، فراملی و جهانی را مورد تبیین، تحلیل و تفسیر قرار می­ دهد. این نظریه به­ صورت کلی، در برابر نظریۀ اجتماعی سیاست بین ­الملل قرار دارد که، ریشۀ همه کنش­ های سیاسی بین­ الملل را در امور اجتماعی جستجو می ­کند.

در برابر نظریۀ اجتماعی سیاست بین­ الملل، نظریه مذکور با تأکید بر فضای جغرافیایی و محور قرار دادن آن و نیز برداشت متفاوت از مفهوم فضا، مکان، ناحیه، و سایر مفاهیم جغرافیایی، به دنبال تغییری اساسی در این مفاهیم برای پویایی بیش­تر در دانش جغرافیا برای تحلیل­های قوی از پدیده­ ها است. این نظریه، پدیدارشناسی را، بخشی از کار خود در نظر گرفته است. هم چنین با نگاهی فلسفی-جغرافیایی دست به آفرینش مفاهیم جدیدی مانند «سرمایه های فضایی»، «فضاپذیری»، «کردار جغرافیایی»، «کردار ژئوپلیتیکی» و غیره، در زبان فارسی و دانش جغرافیا و حتی فلسفه زده است. این نوآوری در درجۀ اول، سبب توسعۀ واژگان علمی دانش جغرافیا و نیز فلسفه و تعمیق مفاهیم فلسفی جغرافیایی شده است. در درجۀ دوم در حوزۀ ژئوپلیتیک و سیاست بین ­الملل نیز به واژگان­ سازی و گسترش مفاهیم نظری کمک کرده است. در درجۀ سوم،  به نوعی، ظرفیت­ های علمی زبان فارسی را  نیز گسترش داده است. در کنار این مسئله برخی از موضوعات علوم اجتماعی و سیاسی مانند مسئلۀ ساختار-کارگزار را نیز توسعه داده و مفاهیم جدیدی را در این زمینه طرح کرده است.

شایان ذکر است که، برخی از مفاهیم فارسی که در این کتاب به کار برده شده است، در زبان انگلیسی معادل قبلی ندارد و پانویس ­های انگلیسی آن­ها ابتدایی (بوده) و ممکن است در چاپ­ های بعدی کتاب تغییر یافته و یا اصلاح شوند. نظریۀ موجود در این کتاب در مرحلۀ ابتدایی خود قرار دارد و این رویکرد در حال فراوری، تجزیه وتحلیل و گسترش است. امید است که در آینده، در قالب کتب و مقالات بیش­تری این نظریه به صورت جامع­تر معرفی شود.

 

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا