در «چهارمین پیشنشست همایش بینالمللی ایران و همسایگان» مطرح شد؛
ویسی: ایران برای ورود به منطقهگرایی و همگراییهای منطقهای نیازمند انتخاب راهبرد ژئواکونومیک است/ جانپرور: ارتباط ما با همسایگان بر پایه منابع جغرافیایی قدرت نیست و باید براساس این منابع راهبرد همگرایی طراحی کنیم
چهارمین پیشنشست همایش بینالمللی ایران و همسایگان چهارشنبه 24 آذر ۱۴۰۰ از ساعت 19 تا 21 از سوی مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام با همکاری دانشگاه تربیت مدرس و انجمن ژئوپلیتیک ایران به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست که به دبیری دکتر سیروس احمدی نوحدانی، استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، دکتر هادی ویسی، دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه پیام نور با موضوع «جایگاه ایران در مناسبات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک مناطق پیرامونی خود» و دکتر محسن جانپرور، استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با موضوع «نقش مدیریت مناطق مرزی در رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک مناطق پیرامونی ایران» به بیان نظرات تخصصی پرداختند.
متن سخنان سخنرانان نشست به شرح ذیل است:
دکتر هادی ویسی:
اگر بخواهیم جایگاه و موقعیت ایران را در نظریههای کلاسیک و معاصر بررسی کنیم، این کشور همواره از جایگاه مهمی در نقشهها و نظریههای ارائه شده برخوردار بوده است. ایران در نظریههای هارتلند مکیندر، ریملند اسپایکمن، مرکز مرکز جهان فن لوهازن، ساختار نظام ژئوپلیتیک جهانی سائول کوهن و بیضی استراتژیک انرژی جفری کمپ موقعیت کانونی و ویژه داشته است.
در ژئوپلیتیک کلاسیک، ایران به عنوان کانون و موقعیت مرکزی در رقابتهای ژئوپلیتیک بوده است. در ژئوپلیتیک ایدئولوژیک، ایران در جایگاه کشور حائل در ساختار رقابتهای ژئوپلیتیکی قرار داشته است. در عصر ژئواکونومیک، ایران به عنوان پل ارتباطی و موقعیت کریدوری در ساختار ژئوپلیتیک است که فرصتهای اقتصادی مناسبی را در اختیار آن قرار داده است. از نظر ژئوکالچر، ایران در جایگاه متروپل سیاسی فرهنگی در ساختار منطقهای واقع شده است. در ژئوپلیتیک ایدئولوژیک منطقهای، ایران به عنوان قدرت منطقهای و بازیگر فعال ژئوپلیتیکی در منطقه است.
علاوه بر این در یک بحث کلانتر، ایران یک تلاقی با مناطق مختلف ژئوپلیتیکی در اطراف خود دارد که این نیز یک ویژگی مهم است. ایران همواره متأثر از ساختارهای ژئوپلیتیک جهان بوده و موقعیت آن به تنهایی برای این کشور تعیین کننده نبوده است و ساختارهای ژئوپلیتیک جهانی در تحولات آن نقش دارد. ایران جدای از قدرتهای جهانی و همسایگان خود نیست.
شاید یکی از نظریاتی که ارزش خود را تاکنون حفظ کرده است، نظریه ریملند اسپایکمن باشد که اصل نظریه همچنان اعتبار خود را دارد و ایران از موقعیت ویژهای برخوردار است.
ایران در برهههایی از تاریخ در موقعیت و جایگاه کشور حائل در ساختار رقابتهای ژئوپلیتیکی قرار میگیرد. در سال 1907 در قرارداد مصالحه روسیه و بریتانیا، در دوره جنگ سرد و رویارویی قدرت بری و بحری و میان ایالات متحده آمریکا و روسیه و نظریه کانتینمت و پیمان سنتو، ایران نقش کشور حائل را داشته و درگیر رقابتهای ژئوپلیتیکی بوده است. این حائل بودن محل تماس، آسیب و برخورد اندیشههای ژئوپلیتیکی بزرگ است. هر زمان دولتهای حاکم بر ایران قدرتمند نبودهاند، ایران بیشتر وارد رقابتهای ژئوپلیتیکی شده و آسیبهای بیشتری دیده است.
در عصر حاضر، اهمیت ایران از منظر اقتصادی و ژئواکونومیک دارای موقعیت و برخوردار از ارزش اقتصادی و ژئواکونومیکی است. ایران موقعیت دسترسی و ارتباطی بسیار مهمی دارد و حتی تحریمهای سالهای اخیر نیز نتوانسته است توجه به این موقعیت ایران را کاهش دهد. این امتیازات علاوه بر فرصت برای ایران، همواره به واسطه توجه خاص قدرتهای جهانی، یک تهدید نیز به حساب آمده است و لبه برخورد و رقابت قدرتها با هم در ایران بوده است. این اتفاقات برای این کشور آسیب ایجاد کرده و ایران رها نشده است و همچنان ادامه دارد.
ایران یک کانون سیاسی و فرهنگی مهم در منطقه است. هیچ واحد سیاسی در منطقه به لحاظ فرهنگی و تاریخی چنین موقعیتی ندارد. ایران خورشید درخشانی در منطقه است. ما نقاط قوت زیادی داریم و باید از این فرصتهای بزرگ در راستای همگراییهای منطقهای استفاده کنیم. اشتراکات فرهنگی زیادی میان ایران و مناطق و کشورهای همسایه وجود دارد. چرا نباید از این اشتراکات استفاده کنیم؟ چرا برخی تضادها در روابط وجود داشته باشد؟ باید اشتراکات را قوی و پر رنگ کرد و نباید تضادها پر رنگ باشد.
بابد با همسایگان وارد مناسبات منطقهای از نوع همگرایی در راستای منافع مشترک شد. در جنبههای نرم فرهنگی و میراث تمدنی، کانونهای مهمی داریم و مغفول مانده است. اینها فرصتی برای ایران است و با اتخاذ راهبرد مناسب در سیاست خارجی از فرصتهای همگرایی استفاده کرده و تضادها را کم کنیم.
در مجموع، ایران دارای موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواسترتژیکی است اما تنها کشور منحصر به فرد در جهان در این زمینه نیست. وضعیت ژئوپلیتیکی و ژئواسترتژیک ایران متأثر از ساختار کلان قدرت جهانی بوده است. اقتدار دولت مرکزی و کیفیت حکومت ایران در فراز و فرود رقابتهای ژئوپلیتیکی و فرصتها و تهدیدهای ایران موثر بوده است. ایران کانون سیاسی فرهنگی در بستر حوزه تمدنی و فرهنگی خود است. ژئوپلیتیک ایدئولوژیک باعث واگرایی و گسیختگی ژئوپلیتیکی در منطقه جنوب غرب آسیا شده است. امنیت پایدار منطقهای و همگرایی و منطقهگرایی در تسلط و چارچوب گفتمان ژئوپلیتیک ایدئولوژیک غیرممکن است. ایران برای ورود به منطقهگرایی و همگراییهای منطقهای نیازمند انتخاب راهبرد ژئواکونومیک است. حوزه تمدنی ایران میتواند بستر منطقهگرایی و همگرایی همسایگان ایران را فراهم کند. همگرایی و همکاری با همسایگان نیازمند تغییر استراتژی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی براساس مناسبات فرهنگی و ژئواکونومیک است.
دکتر محسن جان پرور:
هیچ مورد بدون مرزی نداریم و مرزها در همه جا در میان تمام اشیاء و جامدات، انسانها، حیوانات، گیاهان و … وجود دارند. وقتی درباره مرز صحبت میشود، این موضوع به معنای قطع ارتباط دو بازیگر نیست، بلکه محدوده آنها را مشخص میکند. مرز محدود کننده و مشخص کننده حد و حدود است. کارکردهای مختلفی برای مرزها وجود دارد که متناسب با شرایط تغییر میکنند. مرزها در سطوح مختلف از سطح فرد تا سطح کشورها و مناطق جهان وجود دارند. مرزها به صورتهای مختلف، سرزمینها را به بخشهای مختلف تقسیم کردهاند. مرزها ذاتا مانع نیستند و معمولاً برخی کارکردهای آنها مانع ایجاد میکنند.
منطقه مرزی جایی بلافصل خط مرز و فضایی چسبیده به مرز است. طول و عرض آن متفاوت و گاهی کم و گاهی زیاد است. منطقه مرزی در قالب دو بخش متصل و منفصل است. متصل شامل سه نوع طبیعی، انسانی و ترکیبی (انسانی و طبیعی) عناصر مشابه و یکسان در دو طرف مرز است. منطقه مرزی منفصل یک نوع است و شباهتی بین دو منطقه در بعد طبیعی و انسانی نیست.
وجود دو گروه قومی یکسان متصل در دو سوی مرز هم میتواند مثبت و هم میتواند منفی باشد. اگر از نظر طبیعی و ترکیبی متصل باشد، در نوع کنش و مناسبات با همسایه تاثیرگذار است. مرزها پدیدههای فضایی هستند که در علوم مختلف علوم سیاسی، جغرافیای سیاسی، جامعه شناسی، حقوق، ژئوپلیتیک و… با نگرش خاص و متفاوت مورد بحث قرار میگیرند.
در علوم انسانی مهم است که با وجود نسبی بودن مفاهیم، مستدل و منطقی بحث کنیم. تعاریف و مباحث باید متناسب با منطق و استدلال در همه جا کاربردی باشد و اگر در جایی جواب نداد، باید آن را تغییر داد. ژئوپلیتیک، دانش طراحی و بازبینی استراتژیهای بازیگران جهت دستیابی به منافع و اهداف مبتنی بر منابع جغرافیایی قدرت است.
چگونه این کار انجام میشود؟ بازیگر ژئوپلیتیک مبتنی بر منافع ملی اهدافی دارد و برای رسیدن به اهداف خود با ژئوپلیتیسین مشورت میکند. ژئوپلیتیسین باید براساس شناخت منابع جغرافیایی قدرت مشاوره ارائه کند. باید قدرت را در نسبت با بازیگران منطقهای در نظر گرفت و بر این اساس، طراحی و بازآفرینی استراتژی صورت گیرد. استراتژی باید کارآمد و آینده نگرانه باشد و در کوتاه مدت و با هزینه کم پاسخ دهد.
برای طراحی و اجرای استراتژی، با یک درک ایجاد شود و براساس منابع جغرافیایی قدرت، خود و بازیگر مقابل را دید. اگر درک از منابع جغرافیایی قدرت خوب نباشد، نتیجه نمیگیریم. چون درکی از منابع جغرافیایی قدرت نداریم، دچار مشکل میشویم.
در منطقه مرزی، منابع جغرافیایی قدرت از نظر طبیعی و انسانی وجود دارد. اگر خط مرزی خوب مدیریت نشود، نمیتوان از آن خروجی گرفت. منطقه مرزی به صورتهای مختلف هم دارای منابع جغرافیای قدرت است و هم میتواند منابع جغرافیایی قدرت را شکوفا کند.
براساس منابع جغرافیایی قدرت باید منطقه مرزی درک و براساس آن استرتژی طراحی کرد. باید مناسبات را درک کنیم و براساس آن وارد راهبردنویسی شویم.
در روابط ایران و همسایگان آن، بیش از آن که همگرایی باشد، رقابت وجود دارد. ایران از منابع جغرافیایی قدرت خود در ارتباط با همسایگان نتوانسته است، به خوبی استفاده کند و بسیاری از این منابع شکوفا نشده است. دلیل آن هم این است که استراتژی ما در ارتباط با همسایههای خود بر پایه منابع جغرافیایی قدرت نیست و گاهاً منابع اشتباه استفاده کردهایم و اهداف ما به نتیجه نرسیده است.
نوع استراتژی ما برای استفاده از منابع جغرافیایی قدرت مهم است. نیاز به درک منابع جغرافیایی قدرت خود و طرف مقابل داریم. باید مناسبات تنها به رقابت محدود نشود و به مناسبات همگرایانه هم توجه کنیم.