درآمدی بر جغرافیای سیاسی شهر

عنوان کتاب: درآمدی بر جغرافیای سیاسی شهر

مولفان: دکتر سید یحیی صفوی و عابد گل ­کرمی

انتشارات: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح

در سده نوزدهم نزدیک به 10 درصد از افراد بشر در شهرها زندگی می ­کردند، این نسبت مدت­ها پیش از پایان سده بیستم از مرز 50 درصد گذشت و پیش­بینی می­شود در سده بیست­ و ­یکم بیش از 70 درصد جمعیت جهان شهرنشین شوند و شاید بتوان گفت آینده شهرها با آینده بشریت و آینده کره زمین در هم می­ آمیزد. در این میان علم جغرافیا از جمله علومی است که می ­تواند شهرها را به ­عنوان محیط و چشم­ اندازی انسانی در کانون مطالعات خود داشته باشد. زیرا شهر، مکانی پر از تشابهات و تفاوت­ها از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و همچنین ساخت فضایی است که در بستری مکانی واقع شده است و به ­عنوان پدیده­ای فضایی-سیاسی به­ شمار می­ رود. از این­رو، شهر در جغرافیای سیاسی به­ عنوان یکی از گرایش­ های علوم جغرافیایی، موضوعیت پیدا می­ کند. روشن­ تر آنکه، موضوع اصلی رشته جغرافیای سیاسی مطالعه «بُعد سیاسی فضای جغرافیایی» است و یا مطالعه مکان و فضای جغرافیایی با در نظر گرفتن تفاوت­های مکانی در سطوح و مقیاس­های گوناگون از سطح کره زمین گرفته تا یک کشور، یک شهر و یک محله است. از این­رو، جغرافیای سیاسی در مکان­های شهری می­تواند تأثیرات فضایی، مسایل اقتصادی و سیاسی و فرهنگی بر شکل­ گیری ساخت و بافت­ های سیاسی-اجتماعی گروه­های انسانی را نیز مورد واکاوی قرار دهد. مهمتر آنکه، جغرافیای سیاسی می­ تواند به مباحث جغرافیایی و بُعد سیاسی و قلمرو حاکمیتی در فضای شهری بپردازد و ناحیه شهری را در واقع به ­عنوان یک اکوسیستم جغرافیایی بررسی کند که عناصر ساختاری آن در بُعد طبیعت، انسان، فعالیت و فضا با یکدیگر ترکیب شده­ اند و از روابط سیستمی با یکدیگر برخوردار می ­باشند. این عناصر و روابط سیستمی دائما در حال تغییر و تحول و بازساخت هستند و چهره مکانی شهر را دچار تحول می­ سازند؛ به ­گونه­ ای که فضای یک شهر و پیرامون آن یعنی حاشیه و حومه شهرها، روستاهای اطراف آن را به ­عنوان یک ناحیه جغرافیایی در جغرافیای سیاسی مورد مطالعه قرار می­دهد. در واقع، ناحیه شهری از آنجا که در قلمرو اراده سیاسی و فرمانروایی یک قدرت سیاسی قرار می­گیرد، ناحیه­ ای سیاسی است و این قدرت سیاسی می­ تواند در یک فرد، یک نهاد، یک نظام سیاسی یا حکومت، در واحد سیاسی شهر عینیت پیدا کند و به طور موردی یا همه­ جانبه علاوه بر مدیریت عرصه فضای شهری، اراده خود را به صور گوناگون بر واحدهای سیاسی – فضایی فرو و یا فراتر از خود مانند کشوری – در جایگاه پایتخت و مرکزیت سیاسی-، منطقه ­ای و جهانی، اعمال و قلمروگستری کند. به­ عبارتی دیگر، این نواحی سیاسی- فضایی انواع مختلفی را از ناحیه سیاسی درون شهری که در قلمرو اداره یک مدیریت سیاسی خدماتی مانند شورای شهر و شهرداری و تا دیگر ناحیه ­های سیاسی درون کشوری و ملی و یا ناحیه سیاسی فراکشوری و بین ­المللی که قلمرو نظام­ های بین­ المللی و جهانی در سطح کره زمین را در برمی­ گیرد. بدین ­ترتیب، جغرافیای سیاسی شهر بعد سیاسی فضایی و جغرافیایی شهرها را مطالعه می­ کند. بدین معنا که هر فضای جغرافیایی ویژه مثل شهرها می­تواند جغرافیای سیاسی خاص خودش را داشته باشد. روشن­تر آنکه، شهرها اساسا پدیده سیاسی هستند و فعالیت مراکز اقتصادی و تعاملات مالی و تجاری و خدماتی نمی­ تواند متاثر از سیاست باشد. به دیگر سخن، روابط اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی جزء ذاتی رابطه سیاسی میان شهروندی و فضا است، صرف نظر از اینکه چه کسی در یک حکومت شهری، قدرت را در دست دارد. این روابط شهروندان، هویت فرهنگی و اجتماعی آن  شهر را شکل می ­دهند و یا تغییراتی در فرآیند زمانی آن به وجود می­آورند که بعد سیاسی فضای شهر را تحت تاثیر قرار می­ دهد. دیگر آنکه، شهرهای بزرگ و پرجمعیت یا شهرهایی که هویت پایتختی دارند، به خاطر کارکرد سیاسی­شان در کانون توجه جغرافیای سیاسی قرار می­ گیرند. پایتخت­ شهرها و شهرهای بزرگ اقدام به قلمروسازی و توسعه حوزه نفوذ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی می­ کنند؛ چه در محیط نزدیک پیرامونی خود مثل شهرهای کوچکتر در مقیاس ملی و کشوری و تأثیرگذاری روی دیگر استان­ها و چه در فضای بین­ المللی به ­عنوان شهرهای جهانی، می ­پردازند. گذشته از این، رقابت­های سیاسی احزاب و بازیگران سیاسی برای جلب آراء و یا به­ دست آوردن کرسی­ های قدرت در پارلمان یا شورای شهر عمدتا در شهرهای بزرگ و پرجمعیت صورت می گیرد که در تولید فضای سیاسی شهر نقش ­آفرینی می­ کنند.

یکی دیگر از مباحث جغرافیای سیاسی شهر، بحران­های شهری و امنیت است. از آنجایی که شهرهای بزرگ کانون جمعیت، سرمایه و قدرت و غیره  است، می­ توانند کانون آشوب­ها، تظاهرات و اعتصابات با هر ماهیت و هدفی و یا مسایلی همچون جرم و سرقت، تبهکاری و حتی جنایت باشند. از این­رو، بحث امنیت شهری و آرامش و نشاط باشندگان شهری و نیز ایمنی شهر در برابر بلایای طبیعی و انسانی، مسائل اصلی جغرافیای سیاسی شهر است. بنابراین، جغرافیای سیاسی شهر به دنبال بررسی  مطالعه روابط متقابل و تبیینی سه حوزه جغرافیا، سیاست و قدرت در شهر است. هرچقدر این شهر در ابعاد گسترده ­تری از نظر گستره مکانی و جمعیتی و از نظر قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و نیز تعاملات در سطح ملی و فراملی باشد، از منظر جغرافیای سیاسی شهر پیچیده ­تر و چندلایه و از پویایی بیشتری برخوردار خواهد بود.

از این­رو، این کتاب با هدف تبیین موارد یادشده در شش فصل تنظیم شده است که عبارتند از:

فصل اول: به واکاوی رابطه شهر و جغرافیای سیاسی و چگونگی مطالعه شهر از منظر جغرافیای سیاسی پرداخته شده است.

فصل دوم: تشریح بعد سیاسی شهر و ساختار مدیریتی و کنترل ­کننده شهر در قالب حکومت شهری و حکمروایی و نیز انواع آن آمده است.

فصل سوم: دیپلماسی شهری به­ عنوان عرصه جدیدی که می­ تواند در شخصیت­ بخشی سیاسی شهر به­ واسطه کنش و اندرکنش روابط درونی و بیرونی و نقش ­ویژه­ اش در بستر جهانی­ شدن و وجود شهرهای جهانی بررسی شده است.

فصل چهارم: کارکرد سیاسی پایتخت­ شهرها تحلیل شده  و به پیامدهای جابه ­جایی و ساماندهی پایتخت پرداخته شده است.

فصل پنجم: به معرفی رویکرد جدیدی با عنوان شهر خلاق و هوشمند در عرصه مدیریت فضای شهری و تولید فضای سیاسی شهر پرداخته شده است که می­ تواند عرصه جدیدی به مطالعات شهری باشد.

فصل ششم: امنیت شهری و ایمنی آن و نیز دفاع شهری از منظر جغرافیای سیاسی بررسی شده است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا