دوگانه های سترون (نازا و عقیم) در جغرافیای سیاسی

دوگانه ­های سترون( نازا و عقیم) در جغرافیای سیاسی

مصیب قره­ بیگی؛ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

این نوشتار کوتاه، بر آن است تا دوگانه ­های نازا و عقیم (سترون) را در ادبیات جغرافیای سیاسی ایران بشناساند و هشدار دهد که از پاشیدن بذر بر صخره ­های سخت، «هیچ» درو خواهد شد؛ أفَلا يُومِنُون؟! پس از آن به تذکار دوگانه­ های زایا و پویا خواهد پرداخت که چکاد و چکیده­ ی آن، تاکید بر «مسائل ایران» است.

و اما دوگانه­ های سترون؛

1-    جغرافیای سیاسی یا ژئوپلیتیک؛ نسبت جغرافیای سیاسی با ژئوپلیتیک چیست؟ آیا تفاوتی میان این دو وجود دارد یا هر دو یکی­ اند؟ پاسخ بدین پرسش، چنان در نظر شماری از جغرافی­دانان سیاسی ایران مهم آمده که کعبه ­ی مقصود را رها کرده و مقصدِ بت­خانه کرده ­اند! پاسخ به نسبت جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، در چند خط است؛ «در زمانی که اصطلاح ژئوپلیتیک نخست بار از سوی شلین به­کار رفت، جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک درهم ­تنیده بودند  و از این روی، تفاوتی میان جغرافیای سیاسی راتزل و گئوپلیتیک شلین نبود. در گذار تاریخی، ژئوپلیتیک در شماری از کشورها و مکاتب فکری همچنان با جغرافیای سیاسی تفاوتی نداشت (از جمله در فرانسه و فضای فکری مارکسیستی). از میانه­ های 1970 تا فروپاشی شوروی، شماری از جغرافی­دانان آنگلو-آمریکایی (مانند هاروی و تیلور) و نیز با کوشش­ های کسینجر، میان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک تفاوت «مقیاس» پدید آمد؛ بدین سان که جغرافیای سیاسی در خانه ماند (مقیاس ملی و کشوری) و ژئوپلیتیک به گِرد جهان گشت (مقیاس فراملی و جهانی). با نضج ادبیات پسامدرنیسم از آغازهای 1990 میلادی، شماری از جغرافی­دانان آنگلو-آمریکایی ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی را در یک زمره دانستند. اکنون اگر کسی به سبک شلین میان ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی تفاوتی نپندارد، پُر بیراه نگفته است. از دیگر سوی، اگر کسانی همچنان جغرافیای سیاسی را در مقیاس کشوری و ژئوپلیتیک را جهانی بپندارند، آنان نیز در صراط مستقیم­ اند». بیش از این، نمی ­توان درباره­ ی نسبت جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، توضیحی داد.

2-    قلمرو یا سرزمین؛ معادل فارسی واژه ­ی انگلیسی Territory، «سرزمین» است یا «قلمرو»؟ گروهی برآنند که سرزمین، بُعد فیزیکی یک فضا است و نمی­ تواند ابعاد حقوقی Territory را برساند. همچنین، قلمرو برای ساخت مشتقات دیگر Territory (مانند Territoriality، Territorialization، Deterritorialization) مناسب ­تر است و می­ توان مشتقاتی همچون «قلمروسازی، قلمروخواهی و قلمروزدایی» را ساخت. در پاسخ، باید گفت که سرزمین هم «در تعریف» می­ تواند ابعاد حقوقی Territory را برساند. همچنین، مشتقاتی همچون سرزمین­ سازی، سرزمین­ خواهی، سرزمین­ زدایی نیز ساختنی است. پس، معال فارسی Territory، هم «سرزمین» است و هم «قلمرو»؛

هر که عاشق دیدیش، معشوق دان                                       کو به نسبت، «هست هم این و هم آن»

تشنگان گر آب جویند از جهان                                            آب جوید هم به عالم، تشنگان

دولت یا حکومت/ کشور یا مملکت؛ معادل فارسی State، چیست؟ دولت یا حکومت؟ کشور یا مملکت؟ جغرافی­دانان سیاسی ایران بر این گفته، تقریباً متفق ­اند که «دولت» نمی­ تواند معادل درخوری برای State باشد. از این روی، فارغ از آنچه در نوشتارها آمده است، هر دو معادل «حکومت» و…….

برای مشاهده متن کامل این مطلب اینجا کلیک کنید.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا