دکتر احسان رسولی نژاد

دکتر احسان رسولی نژاد…

دکترای اقتصاد جهان، استادیار دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران…

(این تحلیل صرفا دیدگاه نویسنده بوده و انتشار آن به منزله موضع رسمی انجمن نیست)…

 


1-      سند مشارکت راهبردی ایران و چین، به عنوان یک سند بالادستی و نقشه راه در روابط ایران و چین که امروز امضا شده است تا چه اندازه می تواند به تعمیق روابط ژئوپلتیکی دو کشور منجر شود؟

زمانی که ما صحبت از تعمیق روابط ژئوپلتیک می نماییم یکی از پیش شرط های این مهم، وجود هدف و نقشه راهی است که متناسب با ارزش ها (values) و ماموریت (Mission) های  دو کشور در سطح داخل، منطقه و بین الملل است. امضای سند مشارکت راهبردی ایران و چین که از چند سال پیش مطرح شده بود قابلیت ایجاد هماهنگی در ماموریت های دو کشور، همراستایی در ایجاد منافع مشترک و افزایش قدرت نفوذ اقتصادی هر دو کشور را دارد. البته به دلیل عدم انتشار مفاد این سند، پیش بینی ها از اثرات میان مدت و بلندمدت آن با تورش زیاد همراه است. اما اگر فرض بر عدم ایجاد وابستگی مطلق بلندمدت اقتصادی و سیاسی ایران به چین را در این سند داشته باشیم، از دید کشور ایران که در دهه اخیر به رویکردهای جانشینی واردات و نگاه به شرق (آسیایی سازی) به چشم یک راهبرد ضد تحریمی توجه کرده است، وجود چنین سندی از طریق افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین، انتقال تکنولوژی های تولید و کاهش هزینه های تولید کالاها و خدمات می تواند کمک شایانی به کاستن اثرات منفی تحریم های اقتصادی غرب و افزایش قدرت ژئوپلتیکی آن در منطقه داشته باشد. از سوی دیگر برای کشور چین که بزرگترین مصرف کننده انرژی های فسیلی در جهان است وجود چنین سندی می تواند به معنای افزایش امنیت انرژی داخلی آن، طراحی مجدد نقش آفرینی در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس خواهد بود. تمام این موارد در کنار هم به تعمیق روابط ژئوپلتیکی دو کشور ایران و چین کمک شایانی می کند.

2-      مشارکت راهبردی ایران و چین چه تاثیری در مناسبات بین المللی بویژه در روابط چین و امریکا و نیزر وابط ایران و امریکا می تواند داشته باشد؟

به نظر بنده  امضای چنین سند مشارکت بلندمدت بین دو کشور مهم و تاثیر گذار بر اقتصاد جهان اثرات بلندمدت بر ایجاد تعادل ژئوپلتیک منطقه خلیج فارس و شرق آسیا دارد. امضای چنین سندی که دارای ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و توسعه ای است در حال حاضر که روابط دو کشور ایران و چین با بلوک غرب در مرحله تنش است می تواند هر دو کشور را در شرایط چانه زنی کاراتر و موثرتر در مقابل بلوک غرب قرار دهد. هر چند اگر امضای چنین سندی در شرایط عادی (شرایطی که عامل برونزای فشار غرب بر دو کشور ایران و چین وجود نداشت) صورت می پذیرفت، امکان تحلیل بهتر و جامع تری را از اثر آن بر مناسبات بین المللی دو کشور ایجاد می نمود. چون ممکن است امضای چنین سندی در سال 2021 میلادی کنش یا واکنشی به غرب از سوی دو کشور چین و ایران باشد که دربلندمدت و با تغییر شرایط مناسبات بین المللی، کم اثر یا بی اثر شود.

3-      تاثیرمشارکت راهبردی ایران و چین چه تاثیری در مناسبات ایران  وروسیه و نیز روابط ایران و کشورهای اتحادیه اروپا  خواهد داشت؟

به نظر در وجه معمول، چنین سندی در قالب سند راهبردی همکاری دو کشور، به معنای کاهش روابط ایران با سایر کشورها نخواهد بود. بلکه افزایش سرمایه گذاری و حمایت کشور چین در صنایع مختلف ایران، به معنای توان بیشتر تولید در اقتصاد ایران است که براساس اهداف اقتصادی، می تواند قدرت صادراتی بیشتر، واردات مواد اولیه و سرمایه ای بیشتر و نیز انتقال تکنولوژی تولید کاراتر را به همراه داشته باشد که هر کدام به نوبه خود به بهبود روابط اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشورها کمک می کند. حال اگر کشوری همچون اعضای اتحادیه اروپا اقدام به اعمال محدودیت در روابط با ایران همچون اعمال تحریم های اقتصادی نماید، عامل برونزا و غیر قابل کنترلی است و نباید بر معنای ماهیت مثبت و توان استفاده از نقشه راه مشارکت ایران و چین تاثیر بگذارد.

4-      آیا مشارکت راهبردی ایران و چین، میتواند تاثیری در مناسبات منطقه ای بويژه در روابط چین و هند و نیز روابط ایران و کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی به ویژه خلیج فارس داشته باشد؟

مشارکت راهبردی ایران و چین دارای ابعاد مشخص راهبردی است که بر مناسبات منطقه ای چین و بويژه ایران تاثیر می گذارد. به نظر بیشترین تاثیر چنین نقشه راهی، سیگنال مشخص به بازیگران بازار منطقه ای انرژی، افزایش امنیت انرژی دو کشور ایران (در مفهوم فروش نفت خام) و کشور چین (در مفهوم امنیت در خرید نفت خام)، تغییر در قدرت نظامی منطقه،  چرخش حضور غرب در منطقه خواهد بود که به دنبال خود، واکنش کشورهای بزرگ و منتفع در منطقه همچون هند و کشورهای حوزه خلیج فارس را ایجاد خواهد کرد. اما به هر حال اگر نگاه مثبت به مفاد این سند وجود داشته باشد به گونه ای که یک از اهداف امضای چنین سندی، توسعه یافتگی اقتصادی بیشتر ایران باشد خود به معنای نفع بیشتر کشورهای همسایه ایران از این توسعه خواهد بود. چرا که دومینوی توسعه یکی از ابزار راهبردی توسعه یافتگی کشورهای در حال توسعه است و آغاز کننده این دومینو (کشور ایران) بیشترین افزایش توسعه یافتگی را خواهد داشت و کشورهای همسایه ایران، نفع مثبت اما کمتر از این بهبود توسعه یافتگی را تجربه خواهند کرد.

در مجموع اعتقاد بر این است که وجود سند راهبردی یا نقشه راه در تعامل بین کشورها امری مفید و تسهیل کننده گذار توسعه ای است. لذا امضای چنین سندی در تعامل دو کشور ایران و چین به ذات، مثبت و دارای اثرات توسعه ای بر اقتصاد و نیز سطح قدرت ایران در منطقه خواهد بود. اما وجود عوامل مداخله گر مختلف همچون مدیریت کارای اجرای این سند، حفظ تعادل در روابط با کشورهای دیگر، عدم چینی سازی (Chinasization) صنایع ایران، تنوع در خریداران نفت خام ایران و تنوع سرمایه گذاران خارجی در صنایع پتروشیمی ایران تعیین کننده نتایج بلندمدت مثبت یا منفی امضای این سند برای اقتصاد ایران خواهند بود.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا