از بعد از جنگ جهانی دوم تا ۱۹۹۱ ما شاهد رقابتی بین دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بودیم که در همه نقاط دنیا همدیگر را شدیداً زیر نظر داشتند و از فرصتهای پیش آمده برای گسترش نفوذ خود و کنار زدن رقیب استفاده میکردند. از نفوذ شوروی در کوبا در کنار خاک ایالات متحده آمریکا گرفته تا نفوذ آمریکا در ایران و در کنار خاک اتحاد جماهیر شوروی. اقیانوسها و دریاها همچون اقیانوس هند نیز صحنه رقابت سنگین ژئوپلیتیکی بین این دو ابر قدرت بود زیرا که بخاطر تمرکز بسیاری از منابع انرژی در حوزه شمالی این اقیانوس، رقابت از حساسیت بیشتری برخوردار بود. البتّه این رقابت سنگین هزینههای نظامی سنگینی هم بهدنبال داشت تا جاییکه دیگر شوروی توان اقتصادیاش به شدت تحلیل رفت و با حوادث سال ۱۹۹۱ جنگ سرد به پایان رسید.
پس از فروپاشی شوروی و توجه روسیه به داخل خود رقابت در درون اقیانوس هند نیز بطور محسوسی برای بیش از یکدهه کاهش یافت و خیال غرب از خطرات مربوط به دستاندازی رقیبی به منافع خود راحت گردید. تا اینکه بتدریج ایالات متحده آمریکا و متحدین آن متوجه شدند که رشد اقتصادی چین و توسعه آن کشور از یکسو و نفوذ چین در اقتصادهای اکثر کشورهای دنیا و از جمله خود غرب به حدی رسیده که امکان کنترل آن از دست رفته و چارهای جز مقابله با چین وجود ندارد. زمزمههای بوش پسر برای مقابله، شروع فشارهای سیاسی دوره اوباما، اقدامات عملی اقتصادی دوره ترامپ و بالاخره قرار گرفتن چین در اولویت اول و علنی مقابله سیاسی، اقتصادی وحتی تهدید نظامی بایدن چین را که به مدت ۵ دهه سیاست محافظهکاری و صبوری را در پیش گرفته بود به سیاستی عکسالعملی واداشت. رقابت چین و آمریکا علاوه بر فشردگی مداوم در اقیانوس آرام به اقیانوس هند نیز کشیده شده که با توجه به تأثیرگذاری زیاد این رقابت در این اقیانوس بر ایران موضوع توجه به ژئوپلیتیک اقیانوس هند از اهمیت برخوردار شده است. ضمن اینکه در همین راستا فعالیت نظامی -دریایی ایران نیز به آبهای داخل اقیانوس بیش از گذشته کشیده شده است. در بررسی موضوع فوق به اهمیت اقیانوس هند، رقابت چین و آمریکا، متحدین دو بلوک در داخل این اقیانوس، جایگاه ایران و رقابتهای احتمالی آینده خواهیم پرداخت.
ادامه مقاله را از لینک زیر دریافت نمایید.