در دومین نشست «تحولات افغانستان، ابعاد و پیامدها از منظر منافع و امنیت ملی ایران» مطرح شد؛
علیزاده: خروج آمریکا از افغانستان یک شکست بزرگ برای ایالات متحده است/ حیدری: عقب نشینی آمریکا از افغانستان، یک تاکتیک است
دومین نشست علمی و تخصصی «تحولات افغانستان، ابعاد و پیامدها از منظر منافع و امنیت ملی ایران» از سوی انجمن ژئوپلیتیک ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی شنبه 13 شهریور ۱۴۰۰ از ساعت ۱7 تا 20 به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست، دکتر عمران علیزاده رئیس شعبه گیلان انجمن ژئوپلیتیک ایران با موضوع «بررسی اثر گذاری افول هژمونی ایالات متحده بر تحولات ژئوپلیتیک افغانستان» و دکتر غلامحسن حیدری عضو هیأت مؤسس انجمن ژئوپلیتیک ایران با موضوع «ساختار ژئواستراتژیکی جهان و مسئله افغانستان» به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
متن سخنان سخنرانان نشست به شرح ذیل است:
دکتر عمران علیزاده، رئیس شعبه گیلان انجمن ژئوپلیتیک ایران:
فرانسیس فوکویاما که در سال 1990 میلادی با ارائه نظریه پایان تاریخ، لیبرال دموکراسی را برنده تفکرات در آینده اعلام کرد، در مقاله چند روز اخیر خود در مجله اکونومیست، پایان هژمونی آمریکا در جهان را مطرح کرده است.
آمریکا پس از جنگ سرد از سه ابزار نظامی، اقتصادی و قدرت نرم برای هژمونی و سلطه بر جهان استفاده کرد. آمریکا همواره از توان نظامی برای رسیدن به اهداف خود بهره برده است. این کشور با پشتوانه اقتصاد بزرگ خود از سال 1990 به دنبال ایجاد نظم نوین جهانی بوده است. سومین ابزار آمریکا برای ایجاد هژمونی، قدرت نرم این کشور یعنی ایجاد جذابیت نهادها و جامعه آمریکا برای مردم جهان بوده است.
امروز آمریکا از نظر نظامی قدرتمند است اما ابزار نظامی به تنهایی ایجاد کننده هژمونی نیست. توان نظامی امروز خاصیت ایجاد بازدارندگی را دارد و نمیتواند به تنهایی ایجاد هژمونی کند. آمریکای امروز نمیتواند از قدرت نظامی برای ایجاد سلطه استفاده کند.
اقتصاد آمریکا در حال حاضر دچار بحران است. حجم بدهیهای این کشور بالاست و نمیتواند از اقتصاد خود در سیاست خارجی استفاده کند.
آمریکا با هزینههای زیادی که در افغانستان انجام داد، باعث ضعیف شدن قشر متوسط جامعه آمریکا شده است. بخشی از جامعه آمریکا یعنی قشر متوسط متضرر شدهاند.
قدرت نرم آمریکا امروز با یک ساختار شدید دو قطبی همراه است که برنامههای یکدیگر را قبول ندارند. احزاب و جامعه آمریکایی دارای دو قطبی شدید است و باعث ایجاد ضعف در جامعه آمریکا شده و این موضوع بر سیاست خارجی این کشور نیز تاثیر منفی داشته است. امروز مانند 20 سال گذشته جامعه و نهادهای آمریکایی جذابیت ندارد. آمریکا قدرت نرم خود را از دست داده است.
سه عامل ضعف نظامی، اقتصادی و قدرت نرم آمریکا سبب شده است تا آمریکا دچار بیشترین کاهش و افول سلطه شده که در طول تاریخ بیسابقه است.
دو ایده برای مقابله با این افول آمریکا مطرح است؛ اول اینکه با پایان نظام تک قطبی، یک نظام دو قطبی با روسیه یا چین ایجاد شود. و یا اینکه، ایده دو قطبی سازی و تک قطبی سازی جواب نمیدهد و باید نظام چند قطبی در جهان با حضور و رقابت چین، اتحادیه اروپا، روسیه، آمریکا، هند و… حاکم شود. آمریکا در حال آماده سازی خود برای حضور در نظام چند قطبی جهانی آینده است.
در ارتباط با وضعیت امروز افغانستان، اشغالگری آمریکا در افغانستان قرار نبود طولانی باشد اما اختلاف نظر میان روسای جمهور آمریکا سبب طولانی شدن حضور در افغانستان شد. آمریکا از افغانستان خارج شد و در آینده نیز از سوریه و عراق خارج خواهد داد.
خروج آمریکا از افغانستان یک شکست بزرگ برای ایالات متحده آمریکا است و براساس برنامه زمانبندی از قبل تعیین شده نیست.
بعد از خروج آمریکا از افغانستان باید این خلاء قدرت را پر میکردند اما امروز رفع این خلاء برای آمریکا وجود ندارد. محیط افغانستان با وضعیت خروج از ویتنام متفاوت است. خلاء قدرت در افغانستان باید با بر سر کار آمدن دولتی رفع میشد که خواست ملت افغانستان باشد اما در این کشور ملت به معنای واقعی که یک دولت را ایجاد کند، وجود ندارد. در حالی که در ویتنام ملت منسجم وجود داشت و بعداً این ملت توانست یک دولت بسازد.
افغانستان در طول تاریخ براساس ایدههای قومیتی اداره شده است. آمریکاییها میخواستند ملتی با تفکر و فرهنگ آمریکایی در افغانستان ایجاد کنند اما موفق نشدند. ملت افغانستان تبدیل به ملتی با ایده و فرهنگ آمریکایی نشد. الان آمریکا جاذبهای برای جهان خصوصاً در میان مسلمانان ندارد. امروز در افغانستان مقابله مردمی با طالبان پررنگ نیست.
طالبان اولین بار توسط غربیها، با پول عربستان سعودی و حمایت پاکستان برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد. بزرگترین اشتباه طالبان حمایت از القاعده بود. اگر این خطا را نمیکرد، شاید زمینه اشغال افغانستان فراهم نمیشد.
حاصل سیطره آمریکا بر افغانستان ایجاد دولت ضعیف و فاسد در این کشور بود که آمریکا نقش مهمی در شکلگیری آن داشت.
خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان کاملاً به نفع و در چارچوب منافع ایران و نتیجه افول هژمونی آمریکا و حاصل تحولات افغانستان و اثرگذاری طالبان است. اخراج آمریکا برای ایران یک برگه برنده است. در طول چند سال گذشته پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا، تنها طالبان علیه اشغالگری ایالات متحده آمریکا بوده است و سایر گروهها این گونه نبودهاند. احمد مسعود که الان در پنجشیر در مقابل طالبان ایستادگی میکند، در چند سال گذشته واکنشی علیه اشغالگری آمریکا نداشته است.
باید در افغانستان یک حکومت غیر وابسته به غرب بر سر کار بیاید. فلاکت امروز افغانستان حاصل عملکرد آمریکا و غرب است و ایران باید کمک کند تا دولت غیر وابسته به غرب در افغانستان بر سر کار آید. البته منظور صرفاً طالبان نیست.
در افغانستان امروز، طالبان قدرتمندترین نیروی جهادی است و عقل حکم میکند که ایران آنها را از یک دشمن بالقوه به دشمن بالفعل تبدیل نکند و اقداماتی انجام نشود که باعث حساسیت طالبان شود. ایران ضمن حمایت از همه گروههای که افغانستان به دنبال ثبات هستند، باید طالبان را به رسمیت بشناسد.
ایران در افغانستان دارای منافع است و این منافع زمانی بدست میآید که با شرکای استراتژیک خود یعنی روسیه و چین هماهنگ عمل کند.
الان که ایران در پی دور زدن تحریمها و کسب منافع اقتصادی است، افغانستان یکی از کشورهایی است که دیپلماسی اقتصادی ایران در آن باید فعال باشد تا بتواند بخشی از تحریمها را دور بزند.
احیای قرارداد 1351 درباره حقابه هیرمند مسئله مهمی است. ین قرارداد بر روی کاغذ برای ایران آب نمیآورد و در عمل باید اجرایی شود تا حقابه ایران تعلق گیرد. اگر ایران در افغانستان اقتدار نداشته باشد، حقابه به ایران داده نخواهد شد. باید طرف ایران در افغانستان یک دولت مقتدر باشد که دادن حقابه را حق ایران بداند و معتقد باشد اگر این کار را نکند، ایران برای آن مشکل ایجاد میکند.
نفوذ ایران در افغانستان نسبت به 20 سال گذشته کم شده است. ایران باید در این کشور نفوذ نظامی، اقتصادی و فرهنگی را افزایش دهد و این در شرایطی رخ میدهد که افغانستان ثبات داشته باشد. احمد مسعود در حال ناامن سازی افغانستان است و موج مهاجرتها، ناامنیهای مرزی با ایران و قفل شدن دور زدن تحریمها را افزایش خواهد داد و این خطرناک است.
ایران پیوند ایدئولوژیک با طالبان افغانستان ندارد. در ارتباط با افغانستان دو ایده را مطرح میکنم:
اول اینکه میتوان از طالبان به عنوان یک واکسن آزمایشی برای مقابله با غرب و تروریسم داعش در منطقه و در مرزهای ایران برای ایجاد امنیت استفاده کرد. البته طالبان از نظر ساختار تغییر نکرده اما تغییر رفتار آنها میتواند مورد آزمایش قرار گیرد.
ایده دوم نیز این است که این روزها خیلیها مطالبه حمایت ایران از احمد مسعود در مقابل با طالبان به دلیل فارس زبان و شیعه بودن دارند؛ اگر بحران افغانستان را فرصت بدانیم نیاز است تا شمار زیادی از فارس زبانان شیعه یا شیعیان غیر فارس زبان را در ایران بپذیریم تا هم به آنها کمک شود و هم در راستای اهداف جمعیتی ایران و همچنین از ظرفیتهای مالی، سن و تحصیلات آنها بهرهگیری انجام شود.
در خارج از فضای جغرافیایی ایران هیچ عاملی تهدید یا فرصت مطلق نیست. طالبان تهدید مطلق نیست. سطح قدرت جمهوری اسلامی ایران نسبت به 20 سال پیش که افغانستان اشغال شد، بسیار متفاوت و بالاتر است و یکی از عوامل مهم در تغییر بازیگری ایران است.
واکسن طالبان برای افغانستان امروز نیاز است.
پاکستان با چین همراه است و در افغانستان کارهایی را انجام میدهد که چین میخواهد.
دکتر غلامحسن حیدری، عضو هیأت مؤسس انجمن ژئوپلیتیک ایران:
دانش و هنر ژئواستراتژی تحت تاثیر شرایط روز، تکنولوژی، وضعیت سیاسی و… در حال تغییر است. عوامل مختلفی برای خروج آمریکا از افغانستان بعد از 20 سال مانند عدم موفقیت آمریکا در مدرنیزاسیون ملت افغانستان، صرف هزینههای زیاد در افغانستان، تأثیرگذاری سیاستهای داخلی در آمریکا و… ذکر شده است. اما آنچه مسلم است این است که عقب نشینی آمریکا از افغانستان، یک حرکت تاکتیکی است و آمریکا اهداف ژئواستراتژیک خود را حفظ کرده و فقط شکل آن تغییر کرده است. این برای آمریکا شکست نیست بلکه یک تغییر تاکتیک است.
افغانستان کشوری محصور در خشکی و بدون دسترسی به آبهای آزاد است و در یک منطقه کوهستانی واقع شده است. این کشور در مرز چین، روسیه و ایران به عنوان رقبای ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. تحولات کنونی افغانستان در زمانی در حال رخ دادن است که منطقه با بحرانهایی مواجه است. با عقب نشینی آمریکا از افغانستان یک خلاء ژئوپلیتیکی ایجاد شده و این باعث رقابت میان بازیگران برای حضور در افغانستان میشود.
تداوم دولت طالبان در افغانستان بعید است. چون در میان طالبان اختلافات داخلی وجود دارد و افغانستان نیز دارای تنوع جمعیتی و قومی است و این باعث میشود تا اختلافات تداوم داشته باشد و مانع ایجاد نظام سیاسی متشکل و منسجم شود. طالبان توان و مهارت ایجاد حکومت منسجم را ندارد.
خلاء آمریکا در افغانستان، زمینه را برای درگیریهای درونی در این کشور فراهم خواهد کرد. هر یک از اقوام با کشورهای مجاور میتوانند همراه شوند و این باعث ایجاد اختلاف میشود. این خلاء ژئوپلیتیکی به ایران آسیب خواهد زد که یکی از اهداف ایالات متحده آمریکا همین است.
آمریکا در 20 سال گذشته در افغانستان آسیب زیادی ندیده است و به بخشی از اهداف ژئواستراتژیک خود دست پیدا کرد. آمریکا در این بازه زمانی توانست با حضور در افغانستان، در منطقه هارتلند گذشته و در مرزهای چین و روسیه نفوذ کند.
ایران باید نگرش مقتدرانهتری نسبت به موضوع افغانستان داشته باشد. خروج آمریکا از افغانستان باعث بیثباتی در منطقه خواهد شد.
آمریکا استفادههای خود را از افغانستان برده است. از معادن و منابع این کشور استفاده کرده است. از نظر اقتصادی زیان ندید و بخش زیادی از سرمایههای داخلی خود را از این طریق تقویت کرد.
اساس قدرت جهانی یک کشور بر پایه قدرت نظامی آن است که رابطه تنگاتنگی با قدرت اقتصادی آن دارد. آمریکا این مشکلات را در افغانستان نداشت.