تهدیدات زیست محیطی و امنیت ملی
نویسنده گان: دکتر زهرا پیشگاهی فرد و دکتر حجت مهکویی
انتشارات: آوای دانش گستر
تاریخ زندگی در کرهی زمین، تاریخ متقابل موجودات زنده با محیط خود بوده است.در واقع شکل فیزیکی و نحوه ی زندگی گیاهان و حیوانات، تحت تأثیر محیط قرار داشته است.اگر تمامی دوران عمر زمین را در نظر آوریم، مشاهده میکنیم که مسیر مخالف آن، یعنی جایی که زندگی در محیط اطراف تأثیر عمده نهاده باشد بسیار اندک است.فقط در یک لحظه ی زمانی، یعنی در قرن حاضر است که یک گونه از موجودات زنده (انسان) با دستیابی به نیرویی شگرف، قادر شده است که ماهیت دنیای خویش را دگرگون کند.در طی قرن گذشته، توان این نیرو نه تنها از نظر قدرت تخریبی افزایش یافت، بلکه ماهیت آن نیز تغییر کرد.مهمترین زنگ خطری که درباره ی تأثیر صدمات انسان بر محیط به صدا در آمده، آلودگی هوا، زمین، رودخانهها و دریاها با مواد خطرناک و مرگآور است.این آلودگی در بسیاری از موارد غیرقابل جبران است.سلسله زیانهایی که به این وسیله به وجود میآید نه تنها در دنیایی که باید زندگی را در خود بپروراند، بلکه حتی در بدن موجودات زنده نیز به صورتی غیرقابل بازگشت ادامه می یابد.در میان دنیایی از آلودگی های همه گیر، مواد شیمیایی و رادیواکتیو که کمتر شناخته شده اند، نقش مهمی را در تغییر ماهیت جهان، یعنی طبیعت حیات، ایفاء میکنند.استرانسیوم 90 که با انفجارهای هسته ای در هوا پراکنده میشود، با باد و باران و یا به صورت خاکستر اتمی به زمین و به خاک انتقال مییابد سپس از آنجا وارد علوفه، ذرت یا گندمی می شود که در آن زمین می رویند، آنگاه به نوبه ی خود به مصرف انسان میرسند و در استخوانهای وی جا میگیرند و تا دم مرگ در آنجا باقی میمانند.
داستان رابطه ی بشر با محیط زیستش دارای نکات فلسفی و روان شناختی مهمی است.جهت گیری مجدد اندیشه ی مربوط به جایگاه بشر، در میان مجموعه ی بزرگ اشیا برای ظهور جامعه ی بازرگانی صنعتی غرب، ضروری بود.جوامع به اصطلاح اولیه، تمایل داشتند تا فرد را در مرتبه ای پایینتر از قبیله یا جامعه قرار دهند و انسانها را موجوداتی تلقی کنند که در هماهنگی با نظم طبیعی زیست و مکمل آن است.چنین دیدگاه های حمایت گرایانه ای از محیط زیست در جهان باستان، فراگیر نبوده و برخی فرهنگها نظیر یهودیان و یونانیان که به مبارزه برای ادامه ی حیات در محیط های سخت یا بیرحم خو گرفته بودند،می اندیشیدند که پیشرفت و شکوفایی، تنها ناشی از غلبه بر طبیعت از طریق عزم و خلاقیت انسانی است.در اروپا، جامعه ی اولیه ی قرون وسطایی هنوز به میزان زیادی تسلیم این ایده ی بسیار رایج بود که انسان، بخشی از طبیعت است.نوع خاصی از این دکترین را مسیحیت فراهم آورده بود که استدلال می کرد عالم تحت فرمان اصول و قوانین الهی است و تکامل آن، با خصیصه ی معیوب تلاشهای بشری، تفاوت دارد.جنبه ی دیگر دیدگاه مسیحیت نسبت به محیطزیست به مدل «زنجیره یزرگ وجود» مربوط میشود که سلسله مراتبی جامعه تلقی میشد.این سلسله مراتب، در خداوند متمرکز شده و از طریق فرشتگان به سوی انسانها فرود آمده و سپس تا انواع پایینتر حیات، امتداد می یافت.با این همه، در پایان قرون وسطی، تفسیر کاملاً متفاوتی در جوامع سرمایهداری نوپا در غرب ظهور کرد که در آن، انسان خود را دارای سلطه ای کامل بر طبیعت میانگاشت.جالب است که دوگانگی میان آنچه که اوریوردان دیدگاه «طبیت- حق انتفاع» و دیدگاه «طبیعت- تربیت» مینامید، هنوز هم باقی است.«سبزها مایلند تا به این دلیل که تکبر مبتنی بر جهل برای انسانها و به طور کلی، برای حیات بر روی زمین موجب بلا است، دیدگاه مداخله گرایانه را دشمن پندارند.مداخله کنندگان واقعاً گمان میکنند که حافظان محیط زیست هستند.قصد آنان اصلاح جهان از طریق برنامه ریزی و مدیریت آگاهانه است تا بدین ترتیب طبیعت به همان اندازه که نژاد بشر ارتقا می یابد، غنی شود.
بحث بر روی ارتباطات بین امنیت و محیط اجتماعی از آنجا بر میآید که طرز گفتار از سطح بالا به عنوان یک فاکتور برای پیشرفت و فرمان اجتماعی تحمیل شده بر اجتماع و پیشرفت در دهه ی 1990میلادی مورد توجه قرار گرفت. شکاکان و حامیان محیط زیست مرتباً بر سر مسائل انتزاعی و علم اصول (روانشناسی) و زمینه سیاسی درگیر میشوند.در حالی که همزمان زمینه برای بحث در هر مورد پیش میآید هم به عنوان مسائل جغرافیای سیاسی و هم به عنوان علم اصول و همچنین تحقیق بر روی مسائل آب و هوا که پیشرفت کرده است.تحقیقات نشان می دهد که ارتباطات بین امنیت و محیط در بیشتر عملکردها مورد توجه قرار گرفته شده است.همه آن عملکردهایی که نشان میدهد مسائل پیچیده است از آن فرضیه های اولیه در دهه ی 1990 میلادی در مورد هراس که منجر به خشونت میشود که اظهار نظرها در مطالعات اخیر این موضوع را روشن میسازد که ارتباطات بین محیط و امنیت نیازمند فهم بیشتر و ادراکات وسیعتر است.هم اکنون واضح است که ارتباطات بین خشونت و محیط با موضوع کشمکش بر سر منابع و اغلب مسائلی بر سر اختلاف و درگیری های سیاسی هستند که به نسبت منابع فراوان را در اقتصاد فقیر و ناچیز کنترل میکنند.
کشورهای جهان در کل با چالشهای زیست محیطی روبرو هستند و با این وجود این مسأله از منطقه ای به منطقه دیگر و در کشورهای مختلف متفاوت است و تهدیدهایی برای کیفیت محیط زیست به وجود آمده است.هشدار جهت تأثیر خطر به محیط زیست در اواخر دههی سوم قرن بیستم داده شد و هزار سال این خطر وجود داشته است.مطابق برنامه سازمان ملل متحدد در امور آب و هوا گسترش همکاری بین المللی همکاری عمومی باید برای حفظ محیط زیست انجام شود.تقریباً موارد زیادی برای حفاظت محیط زیست در اواخر سال 1970 میلادی ارائه شده که تحت حمایت سازمان ملل بوده و موافقت نامه هایی هم به صورت منطقه ای به دست آمده اند.کوشش در جهت شناخت مشکلات محیط زیست در چارچوبهای قانونی مانند ابزارهای اقتصادی، تکنولوژی صدا در محیط زیست و پروسه تولید پاک کنندهها شده و براوردهای زیادی در محیط زیست انجام شده است؛ تغییر در کیفیت محیط زیست یا زیباسازی محیط زندگی انسان انجام شده اما این پتانسیلها کافی برای زندگی انسان نیست. یا به عبارت دیگر مراحل پاک سازی از آلودگی باید از مناطقی چون پارکهای تفریحی زدوده شوند تا موفقیت در این مورد حاصل گردد و سلامتی و بهداشت عموم به خطر نیفتاده و گسترش در زمینه اقتصادی فراهم شود.به زبان دیگر کشورهای فقیرتر، محیطزیست را برای تغییر دادن کار آلودهتر کرده و سوزاندن درختان و جنگلها و زوائد کشاورزی از این نوع هستند که باید این فعالیتها از طریق دیگری جبران شوند.از دست رفتن سریع منابع همراه با فقر و افزایش جمعیت خودش وابسته به مصرف زیاد در کشورهای در حال توسعه میباشد و با وجود این، اخیراً کارایی انرژی و ذخیره آن در بعضی از کشورها افزایش یافته است.بنابراین غیرممکن است که چالشهای محیط زیست را در اقتصاد مؤثر ندانست و این موضوع با چالشهای سیاسی و اجتماعی همراه شده است.
در پاسخ به مسایلی از این قبیل، در سالهای اخیر، علاقه روز افزونی به مفهوم امنیت زیست محیطی به وجود آمده که به نظر میرسد در ایالات متحده، در دههی 1970 میلادی و در پاسخ به اولین بحران نفتی بروز کرد.فینگر (1991) موضوع اخیر را این گونه شرح میدهد : بحث این است که در گذشته، کشورها امنیت خود را بر حسب نیروی نظامی تعریف میکردند، اما هم اکنون کشورها باید در یابند که همهی آنها متکی به بیوسفر هستند.اصطلاح امنیت ملی باید بسط یابد و واژهی امنیت زیست محیطی را در بر گیرد. در حال حاضر یکی از موضوعاتی که در ارتباط با محیط زیست میتوان مطرح کرد بحث مفهوم فضای زیست محیطی است؛ فضای زیست محیطی مفهوم محدودیتها را مجسم میکند؛ زیرا ابزاری است که برای سنجش و ارزیابی چگونگی توزیع عادلانه منابع به کار میرود.در مفهوم فضای زیست محیطی سه اصل دخیل است که عبارتند از : 1. آن مستلزم تعهد به زندگی با منابع زمین است، 2. آن در بردارنده ی دسترسی برابر به منابع زمین برای همه ی مردم است، 3. بر آن است که تولید و مصرف باید کیفیت زندگی فرهنگها و ملیتهای گوناگون را ارتقا دهد.
سیمون دالبی بیان میکند که امنیت اقتصادی ساکنان جنگل، با بقای جنگل تضمین می شود و نه با تقسیم جنگل به زمینه ای شخصی و دقیقاً مزربندی شده.به همین ترتیب امنیت بقیه ما نیز پیش از آنکه به تعرض ناپذیری مرزهای کشور بستگی داشته باشد، به طور فزایندهای به بقای یک اکوسیستم سالم جهانی بستگی دارد.امروزه جغرافیادانان سیاسی از مسایلی همچون گرم شدن زمین و کاهش لایه ازن مطلع خواهند شد.لیکن در مورد واکنشها و فرایندهای شیمیایی و فیزیکی که در حال وقوع است، وضع بدین منوال نسیت.به عکس، توجه جغرافیای سیاسی در وهله نخست، به سوالات مربوط به تناسب نهادی معطوف می شود و اینکه آیا ویژگیهای جغرافیایی سازمان های سیاسی مسئول در زمینه مسایل زیست محیطی، مناسب این وظیفه هست یا خیر؟ در وهله دوم، توجه جغرافیای سیاسی معطوف به مطالعه و بررسی فرایندهای عمل انسانی است که شامل مطالعه درباره چگونگی شکل گیری افکار و تصمیمات سیاسی درباره محیط زیست و سپس چگونگی تأثیر آنان بر محیط زیست میشود.در نتیجه به مخاطره افتادن سرمایه های اکولوژیک و نظم اکوسیستم جهانی در اثر گسترش و تراکم بیسابقه و بی رویه کانونهای جمعیتی و فعّالیتهای انسانی نظیر آلودگی های زیست محیطی؛ تحلیل رفتن منابع حیاتی کره زمین، تغییرات اقلیمی و تخریب لایه اوزن، موجب اهمیّت سیاستهای اکولوژیکی و سیاستگذاری محیطی در مباحث ژئوپلیتیک گردیده است.در همین راستا برخی از صاحب نظران اهمیّت مباحث محیط زیستی ژئوپلیتیک را بیشتر از مباحث ژئواکونومیک ارزیابی میکنند.
صنعتی شدن و شهری شدن که در اواخر سده بیستم به پدیدههای جهانی تبدیل شدند، به مشکلات جدی زیستمحیطی مانند تحلیل رفتن منابع، دگرگونی آب و هوایی و آلودگی فراگیر منجر گردیدند.جامعه های مصرفی این مشکلات زیست محیطی را از راه بهره برداری کلان از منابع طبیعی، فرایندهای آلوده کننده و زیرساختهای حمل و نقلی که ایجاد کرده اند، تشدید نموده اند. واکنش به به بحران زیست محیطی در حال گسترش فراگیر بوده و اشگال گوناگونی پیدا کرده است.یکی از مواردی که امروزه به آن توجه شایانی میشود مباحث مربوط به توسعه پایدار و پایداری منابع و محیط زیست انسان میباشد.بشر توانایی ایجاد توسعه پایدار را دارد با این اطمینان که نیازهای نسل حاضر را بدون آسیب زدن به توانایی نسلهای آینده برای رفع نیازمندیهای خود، برآورده سازد.در حقیقت میان نیاز انسان و بر طرف شدن آن با امنیت انسان رابطه برقرار است و امنیت انسان در گرو داشتن محیط زیست مطلوب و توسعه یافته است.
این کتاب در چهار فصل تدوین گردیده است.موضوع کتاب ازریابی تهدیدات زیست محیطی در امنیت ملی و چالشهای ناشی از این گونه تهدیدات میباشد.در فصل اول کلیات و مبانی نظری مفاهیم پرداخته شده است.فصل دوم به بررسی تهدیدات و چالشهای زیست محیطی در جهان پرداخته شده است.فصل سوم تهدیدات زیست محیطی در بعد طبیعی را مورد مداقه قرار داده است.فصل چهارم به چالشها و تهدیدات زیست محیطی در بعد انسانی مورد بررسی قرار گرفته است.سعی بر آن بوده است تا حد امکان مطالب انگیزه و شوق را در خوانندگان محترم ایجاد نماید.این کتاب می تواند به عنوان منبع درسی برای دانشجویان رشته محیط زیست و جغرافیا و دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی (رشته امداد و سوانح) مورد استفاده قرار گیرد.