دکتر محسن جان پرور…
استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد…چ
(این تحلیل صرفا دیدگاه نویسنده بوده و انتشار آن به منزله موضع رسمی انجمن نیست)…
تحلیلی بر توافقنامه ایران و چین…
در طی روزهای اخیر بحث پیرامون توافقنامه 25 ساله بین ایران و چین به یکی از مباحث برجسته تبدیل شده است. صاحبنظران و متخصصان مبتنی بر برداشت های خود تحلیل ها و نگاه های خاصی را بر پایه تخصص خود پیرامون آن ارائه داده اند. به عنوان یک معلم بنا داریم مبتنی بر نگرش ژئوپلیتیک تحلیل کلی و شماتیک نسبت به این توافقنامه (البته فارغ از در نظر گرفتن محتوی توافقنامه و بیشتر بر اساس قوانین و فرمول های عرصه بازیهای ژئوپلیتیک در سطح جهان)، ارائه دهیم. جهان همچون صفحه شطرنج است و بازیگران ژئوپلیتیک (کشورها، گروه ها، سازمان ها، اتحادیه ها و غیره) حاضر در آن مبتنی بر اهداف و منافع خود مهره های شطرنج (منابع جغرافیایی قدرت بازیگران یا همان مولفه های ژئوپلیتیک آنها است) را البته مبتنی بر اصول و قوانین بازی به کار می گیرند. بهترین بازی زمانی در این صحنه بازی شطرنج جهانی از سوی بازیگران ژئوپلیتیک (اینجا منظور کشورها هستند) ممکن است که بازیگر ضمن شناخت و بهره بروری مناسب از منابع جغرافیایی قدرت خود و با شکل دهی به مناسبات بهینه با سایر بازیگران ژئوپلیتیک بهترین استراتژی ها (کارآمدترین، کم هزینه ترین، کوتاه ترین و آینده نگرانه ترین) را جهت دستیابی به منافع و اهداف ملی خود طراحی کند. مبتنی بر این اصل پایه بازی، استراتژی های بازیگران ژئوپلیتیک باید به گونه ای باشد که بتواند ضمن بیشینه سازی ارزش منابع جغرافیایی قدرت بازیگر، مناسبات متنوع و مناسبی پیش روی بازیگر قرار بدهد تا بازیگر بتواند حق انتخاب داشته باشد و فرصت های بیشتری جهت دستیابی به منافع و اهداف خود داشته باشند. پس به هر میزان صحنه بازی شطرنج جهان (مبتنی بر منابع جغرافیایی قدرت خود و مناسبات) از سوی بازیگر ژئوپلیتیک مبتنی بر استراتژی هایی که طراحی کرده و پیش می برد به گونه ای چیده شود که بازیگر آزادی عمل بیشتر و حق انتخاب بیشتری داشته باشد قاعدتا دست بازتری جهت دستیابی به منافع و اهداف خود دارد. حالا قبل از بحث پیرامون خوب و یا بد بودن توافقنامه بین ایران و چین، اول ببینیم صحنه بازی شطرنج برساخته ایران مبتنی بر منابع جغرافیایی قدرت خود و مناسبات چگونه است. نگاهی ساده به صفحه بازی شطرنج جهان نشان می دهد، صحنه بازی برساخته ایران به عنوان یک بازیگر ژئوپلیتیک به گونه ای است که محدودیت های گسترده ای را پیش روی این بازیگر قرار داده است. چرا این استدلال را می کنیم، چون صحنه بازی برای بازیگر برساخته و خروجی استراتژی های پیش گرفته شده بر پایه منابع جغرافیایی قدرت و مناسبات آن است باید توجه داشت این رابطه دوسویه است یعنی استراتژی های بر بهینه سازی منابع جغرافیای قدرت و مناسبات تأثیر مستقیم دارند و از سوی دیگر منابع جغرافیایی قدرت و مناسبات بر بهینه سازی استراتژی های بازیگران تأثیر مستقیم دارند. به بحث صحنه بازی برساخته ایران برگردیم. صحنه بازی برساخته ایران به گونه ای است که ایران از نظر بهره وری از منابع جغرافیایی قدرت (نفت، گاز، موقعیت و غیره) دچار محدودیت¬های گسترده است و نمیتواند از آنها به صورت شایسته و بایسته جهت طراحی و شکل دهی به استراتژی های مناسب بهره برداری کند. پایه دوم شکل دهنده صحنه بازی برساخته ایران مبتنی بر مناسبات (تعداد بازیگران همراه، نوع مناسبات همکارانه، حمایت ها و ….) است، در این بخش نیز ایران محدودیت های گسترده ای دارد. وجود محدودیت در بهره وری از منابع جغرافیایی قدرت و مناسبات قاعدتاً روی استراتژی های پیش روی ایران تأثیر مستقیمی دارد و محدودیت هایی برای طراحی استراتژی ها به ایران تحمیل می کند. خوب مبتنی بر درک این شرایط برساخته از صحنه بازی ژئوپلیتیک جهان اگر بخواهیم به توافقنامه بین ایران و چین همانطور که گفته شد فارغ از محتوی بنگریم، به نظر می رسد استراتژی بدی نیست و میتواند تاحدی در شرایط حاضر که محدودیت های پیش روی کشور ایران از نظر منابع جغرافیایی قدرت و مناسبات وجود دارد را کاهش دهد و به بیانی دیگر راه تنفسی پیش روی ایران قرار می دهد. بیشتر تحلیل ها و نگرش ها به این توافقنامه بر پایه این دیدگاه است که مبتنی بر شرایط صحنه بازی جهانی ایران ضرورتاً چنین استراتژی جهت امضای توافقنامه مناسبترین انتخاب است. به نظر می رسد که این نوع تحلیل منطقی و قانع کننده است. اما روی دوم سکه نیز وجود دارد و آن این است که اگر ضرورتاً ایران به سوی چین تمایل پیدا کرده است و مبتنی بر شرایط منافع و اهداف خود را با چین درآویخته است آیا چنین ضرورتی برای چین نیز وجود دارد؟ یا اینکه چین صرفا به ایران و توافق با آن به عنوان یک تاکتیک و منبع جغرافیایی قدرت و یک مهره بازی نگاه میکند؟ امیدواریم طراحان و حامیان توافق نامه به این سوالات اندیشیده باشند و پاسخ مناسبی برای آنها داشته باشند.
چرا که عدم اندیشیدن و نداشتن پاسخ مناسب به این سوالات و سوالاتی از این قبیل، صحنه بازی شطرنج جهان برای کشور ایران را تبدیل به صحنه بازی لاتاری می کند و دیگر قواعد و قوانین بازی در آن جایگاه چندانی ندارد و قاعده شانس و اتفاق جایگزین آن می شود و به سادگی ایران قواعد بازی را به نفع دیگری و شانس از دست می دهد. بعد دیگر بحث مبتنی بر این سوال است که چرا ایران چنین صحنه بازی شطرنجی (محدودیت بهره وری از منابع و محدودیت در مناسبات و قاعدتاً محدودیت در استراتژی ها) برای خود بسازد که بخواهد این گونه بازی کند؟ به نظر می رسد اصل بحث روی این مسئله و سوال است. مگر بازی شطرنج و یا هر نوع بازی دیگر اصول و قوانین خاص خود را ندارند؟ بازی ژئوپلیتیک نیز، قواعد و قوانین خاص خود را دارد. باید بازیگر بتواند با در نظر گرفتن این اصول و قوانین به نحوی استراتژی ها را بر پایه منابع جغرافیای قدرت و مناسبات طراحی کند که بهترین و منطقی ترین خروجی را به همراه آورد. خوب نگاهی به صحنه بازی برساخته برای ایران نشان دهنده آن است که در این صحنه بازی اصول و قوانین به صورت درست رعایت نشده است که خروجی آن ایجاد محدودیت در طراحی استراتژی ها، بهره وری از منابع و مناسبات است. این اصل ماجرا و مسئله اصلی برای بازیگر ژئوپلیتیک به نام ایران در صحنه بازی جهان است. شاید بتوان گفت که صحنه بازی شطرنح برساخته برای ایران با قواعد و قوانین مشخص با نوع عمل و عکس و العمل هایی که پیش گرفته شده است تا حدی به صحنه بازی لاتاری تبدیل شده است. که باید به نوعی بازنگری در آن صورت گیرد و تغییراتی در آن ایجاد شود تا بتواند منافع و اهداف خود را آن گونه که بایسته است با هزینه کم و با بهره وری بیشتر دنبال کند. در مجموع به بیان ساده شاید بتوان گفت، توافقنامه بین دو کشور ایران و چین فارغ از محتوی آن، مبتنی بر چارچوب های ژئوپلیتیک در نگاه اول شاید مبتنی بر شرایط حاضر صحنه بازی جهانی برای ایران مثبت به نظر برسد، اما در واقع و مبتنی بر اصول و چارچوب های ژئوپلیتیک، تشدید کننده بازی مبتنی بر لاتاری یعنی بازی مبتنی بر شانس و اقبال برای ایران خواهد بود. چرا که کشور چین در صحنه بازی مبتنی بر اصول و چارچوب های مشخص در صفحه بازی شطرنج جهان به بازیگری می پردازد اما برای ایران این توافقنامه حرکت در جهت تشدید تغییر صحنه بازی شطرنج جهان به سوی بازی لاتاری است. بازی که در آن چارچوب ها و قوانین مشخص وجود ندارد و شما وابسته به شانس و اقبال هستید.
به امید ایرانی شاد و توسعه یافته