نیروی دریایی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران

نیروی دریایی و بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران

نویسندگان: محمود عسگری و حسین مهدیان

نشر انتخاب 1395

روندهاي راهبردي جهاني بيانگر توجه فزاينده بازيگران به مقولة بازدارندگي مي‌باشد. بازدارندگي به‌مثابه يك راهبرد پيشگيرانه همواره مورد توجه تصميم‌سازان بوده است. بازدارندگي، از جمله مفاهيم راهبردي است كه به معني جلوگيري از بروز اقدام‌هاي تهديدآميز از راه تهديد كردن و قدرت‌نمايي مي‌باشد. به عقيدة بسياري از صاحبنظران، كاربست اين راهبرد منجر به برقراري ثبات نسبي (تا پيش از حوادث 11 سپتامبر)، شده بود، بنابراين شايد بتوان ادعا نمود كه بازدارندگي، يك راهبرد براي حفظ وضع موجود است.

ويژگي اصلي بازدارندگي آن است كه ايجاد آن، هزينه‌هايي بسيار كمتر از دفاع در بر دارد. همچنين بازدارندگي يك راهبرد پيشگيرانه تلقي مي‌شود كه تحقق آن يكي از دغدغه‌هاي اصلي بيشتر دولت‌ها مي‌باشد. كشورها به‌لحاظ توانمندي‌ها در يك سطح قرار ندارند. اين ناهم ترازي ضرورت بازنگري در تعريف و سازوكارهاي بازدارندگي را موجب شده است. اما سؤالی که در ذهن متبادر می‌گردد آن است که، دولت‌هاي ضعيف‌تر نسبت دولت قوي، چگونه بازدارندگي را به‌وجود مي‌آورند؟ به نظر نگارندگان این کتاب مي‌توان از بازدارندگي ناهمگون به‌عنوان بديل مناسبي براي بازدارندگي متعارف نام برد. بازدارندگي ناهمگون به‌عنوان يكي از راهكارهاي تضمين بقاي قدرت‌هاي ضعيف‌تر در مواجهه با قدرت‌هاي قوي‌تر، سازوكاري مؤثر تلقي مي‌گردد كه مي‌تواند راهبري نرم‌افزارهايي همچون سياست‌ها، راهبردها و رهنامه‌هاي دفاعي را برعهده بگيرد. بازدارندگي ناهمگون، زماني محقق مي‌گردد كه بتوان ظرفيت مناسبي را براي تبديل كميت‌هاي كوچك به كيفيت‌هاي بزرگ ايجاد ‌كرد.

در این میان یکی از حوزه‌های‌ تحقق بازدارندگی، ظرفیت‌‌ها و توانمندی‌های دفاعی در عرصه دریایی است. نیروی دریایی از دیرباز به‌عنوان یکی از عوامل مهم نظامی و اقتصادی، مورد نظر بوده است؛ به‌ویژه در سده‌های اخیر، ابرقدرت‌ها جهت حفظ سلطه خود بر جهان، سعی کرده‌اند تا با ایجاد یک نیروی دریایی قوی، امور نظامی و اقتصادی جهان را تحت سیطره خود قرار دهند. گام‌برداری در مسیر راهبرد ملی به‌منظور دستیابی به اهداف کلان جمهوری اسلامی مستلزم برخورداری از امنیت در حوزه‌های مختلف از جمله در عرصه‌ی دریا است؛ چیزی که همواره دغدغه خاطر دولتمردان و کارگزاران نظام بوده است.

جمهوري اسلامي ايران داراي يك موقعيت جغرافيايي بي‌بديل، به‌ويژه موقعيت دريايي است. در اختيار داشتن تنگة هرمز كه به ايران موقعيتي راهبردي نيز مي‌دهد، همجواري با خليج‌فارس و درياي عمان، قرار داشتن بين دو كانون انرژي خليج‌فارس و درياي خزر، قرار گرفتن در مركز اتصال قاره‌هاي اروپا، آسيا و آفريقا، تسلط داشتن بر مسير انتقال انرژي به بازارهاي بين‌المللي مصرف، برخورداري از سواحل طولاني، و از همه مهم تر قرارگرفتن خطوط مواصلاتی راهبردی کشور در مجاورت آب‌های اقیانوس هند و تنگه‌های راهبردی هرمز، مالاکا، باب‌المندب و کانال سوئز، همگی لزوم برخورداری جمهوری اسلامی از نیروی دریایی قدرتمند و تأثیرگذار به‌منظور تقویت توان بازدارندگی نظامی و تأمین امنیت ملی در عرصه آب‌های دریای خزر، خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند را تأیید می‌کند.

کتاب حاضر در سیزده فصل ،با قطع وزیری در 249 صفحه چاپ و منتشر شده است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا