گزارش سخنرانی علمی دولت های فرومانده تهدیدی برای قدرت های جهانی و منطقه ای

سخنرانی علمی با عنوان «دولت‌های فرومانده تهدیدی برای قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای» با سخنرانی آقای دکتر فرجی‌راد (استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات) در تاریخ 1391/08/09 در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد که خلاصه آن به شرح زیر می‌باشد:

اصطلاح (Failed states)، اصطلاحی است که در زبان فارسی، دولت های ورشکسته و دولت های فرومانده ترجمه شده است. دلایل اهمیت موضوع دولت های فرومانده عبارتند از:

1.چالش های نوین در عرصه روابط بین الملل: در سال های اخیر عرصه روابط بین الملل شاهد چالش های جدی مانند تروریسم بوده است. در گذشته همیشه با چالش ها از طریق نظامی برخورد می شد، اما امروزه مسئله نظامی تنها راه حل بحران های سیاسی نیست .

2.وجود دولت های فرومانده در همسایگی کشور ایران: برخی از همسایگان ایران با چالش هایی مانند تروریسم، قاچاق مواد مخدر، مهاجرت، جنگ های داخلی و … روبه رو هستند که  این چالش ها تأثیرات منفی بر امنیت کشور ما دارد.

3. دخالت کشور های خارجی در حوزه پیرامونی کشور ما به بهانه وجود دولت های فرومانده: در چهار گوشه کشور ما به ویژه افغانستان و پاکستان، کشورهای خارجی به بهانه نبود امنیت و این که این کشورها مأمن تروریست ها هستند حضور دارند.

4. اهمیت ندادن به موضوع دولت های فرومانده در کشور ایران: در ایران نه در بین اندیشمندان و نه در بین مسئولین به مسئله دولت های فرومانده توجهی نشده است. در واقع منافع کوتاه مدت دولت های فرومانده در همسایگی کشور ما در نظر گرفته می شود و  به خطرات طولانی مدت این کشور ها برای امنیت ایران توجهی نمی شود.

در مورد چرایی به وجود آمدن دولت های فرومانده، باید متذکر شد که بعد از جنگ جهانی دوم تا سال 1991 که جنگ سرد به پایان رسید دنیا دو قطبی بود؛ یکی قطب کمونیسم و دیگری قطب لیبرالیسم و سرمایه داری و کشورهای کوچکتر در حوزه نفوذ این دو قطب قرار داشتند و مورد حمایت رهبران یکی از قطب ها بودند؛ اما رهبران دو قطب به نابسامانی ها و عدم برنامه ریزی درست اقتصادی که منجر به فساد اقتصادی، رانت خواری و حتی اعمال ضد حقوق بشری در این کشورها می شد، بی توجه بودند و تنها به دنبال این بودند که این کشورها را زیر سلطه خود داشته باشند.  از سال 1991 که فروپاشی شوروی رخ داد غرب دیگر  برای کشورهایی که در دروره جنگ سرد تحت نفوذ آن بودند اهمیتی قائل نبود زیرا در گذشته امریکا به این کشورها کمک می کرد که به سمت شوروی سوق پیدا نکنند و با پایان جنگ سرد هزینه کردن برای این کشورها منفعتی برای امریکا نداشت. روسیه نیز تعهدی نداشت که به کشورهای تحت نفوذ خود در زمان جنگ سرد کمک کند و امنیت این کشورها را تامین کند؛ لذا بعد از جنگ سرد این دولت های منبع فساد، ضد حقوق بشری، و بدون برنامه ریزی درست اقتصادی دچار مشکل شدند و با درگیری ها و چالش هایی چون  بنیادگرایی مذهبی و … مواجه شدند که در نهایت این درگیری ها و چالش ها  باعث شد این دولت ها کنترل خود را برای اعمال خشونت جهت امنیت زایی از دست بدهند. به عبارت دیگر این دولت ها دیگر تنها اعمال کننده مشروع اقتدار برای امنیت در کشورهای خود نبودند. به همین جهت این کشورها به تدریج به پایگاهی برای تروریست ها و گروه های دیگر تبدیل شدند. به تدریج تحولاتی رخ داد و بزرگترین حادثه تروریستی تاریخ در امریکا(حادثه یازده سپتامبر) رخ داد و از این مقطع به بعد دولت های فرومانده به بزرگترین خطر تهدید کننده امنیت غرب و ایالات متحده امریکا تبدیل شدند و ایالات متحده امریکا بعد از یازده سپتامبر به این نتیجه رسید که باید به نحوی استراتژی خود را تدوین کند که دولت های فرومانده را کنترل کند؛ به همین دلیل وقتی به افغانستان حمله کرد هدفش این بود که امنیت خود و شرکای خود را تأمین کند.

تعریف دولت

ماکس وبر مفهوم دولت را چنین تعریف می کند: دولت نهادی سرزمینی، با یک اقتدار است که دارای انحصار به کارگیری مشروع ابزار خشونت است و توسط جامعه و در سطح گسترده توسط جامعه بین المللی شناخته می شود. البته این تعریف ماکس وبر طی 70 سال گذشته تکامل یافته است. در واقع دولت ها به تدریج یک سری وظایف دیگر را نیز به عهده گرفتند که این وظایف حالت پشتیبانی داشت، یعنی وظیفه دولت فقط تخصیص منابع و اقتدار نبود، بلکه دولت ها ارائه خدمات به مردم در زمینه های مختلف را نیز به عهده گرفتند که اوج آن در دولت های رفاه بود و اکنون نیز دولت رفاه کامل ترین نوع تعریف دولت است که خدمات مختلفی به مردم خود ارائه می دهد .

 

مفهوم دولت فرومانده:

دولت فرومانده، دولتی است که در آن نهادهای رسمی دولت جایگاه و مفید بودن خود را به عنوان مرکز اعمال قدرت مشروع و تخصیص منابع و ثروت از دست داده اند.

روتبرگ الگویی را برای شناسایی دولت های فرومانده به شرح زیر ارائه داده است:

1.فروماندگی دولت برای تامین نیازهای اساسی مردم خود و یا چپاول شهروندان خود از طریق دزد سالاری؛

2. تنزل مداوم کارایی؛

3. بی قانونی گسترده به گونه ای که گروههای مجرم با برخورداری از مصونیت به فعالیت می پردازند؛

4.انتقال وفاداری برخی یا بسیاری از شهروندان به سمت بازیگران غیر دولتی در بسیاری از مناطق کشور (گروههای فشار یا گروههای تروریستی).

در کل شاخص های ورشکستگی یا فروماندگی 12 شاخص اصلی و 14 شاخص فرعی است.  12 شاخص اصلی را می توان به شاخص های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به شرح زیر تقسیم کرد:

شاخص های اجتماعی: 1- فشار جمعیتی فزاینده؛ 2-حرکت گسترده پناهندگان و آوارگان؛ 3- نارضایتی و سوءظن گروهی و انتقام جویانه؛ 4-خروج نیروها و فرار مغز ها به صورت طولانی مدت

شاخص های اقتصادی: 1-توسعه ناهمگون اقتصادی در میان گروهها؛ 2- فقر  و 3- نزول اقتصادی آشکار

شاخص های سیاسی: 1-مشروعیت زدایی از دولت؛ 2- وخامت رو به رشد ارائه خدمات عمومی؛ 3- تعلیق حکومت قانون و نقض گسترده حقوق بشر؛ 4- فعالیت دستگاههای امنیتی همانند یک دولت درون دولت؛ 5- افزایش شکاف میان نخبگان حاکم و 6- دخالت دیگر دولت ها یا بازیگران سیاسی خارجی در امور کشور.

بر اساس رتبه بندی که از دولت های فرومانده در سال 2012 از بین 177 کشور منتشر شده است به ترتیب کشورهای سومالی، کنگو، سودان، سودان جنوبی، چاد، زیمباوه و افغانستان بدترین وضعیت را از نظر فروماندگی داشته اند. سومالی در بسیاری از شاخص ها ناتوان است. در مورد سودان مسئله دالفور و درگیری های بین سودان شمالی و جنوبی باعث تنزل رتبه این کشور شده است. همچنین سودان جنوبی به خاطر درگیری ها با سودان شمالی، عدم توانایی در ارائه خدمات عمومی، و حضور بیگانگان در این کشور به ویژه اسرائیل، شاخص بسیار پایینی را کسب کرده است. باید متذکر شد که پاکستان در همسایگی ایران،  از جمله کشورهایی است که به تدریج سال به سال ضعیف تر می شود.  با این که در پاکستان دموکراسی وجود دارد اما قدرت دولت به اندازه ای نیست که کشور را کنترل کند.

نکته قابل توجه در رتبه بندی دولت های فرومانده، سیر نزولی رتبه کشورهای عربی است که در گذشته جایگاه خوبی در بین 177 کشور داشتند. در چند سال اخیر که بیداری اسلامی یا بهار عربی در این کشورها شروع شده و ادامه دارد، این کشورها، دچار چالش شده اند. کشورهایی مثل بحرین، مصر، لیبی، سوریه و یمن از جمله کشورهایی بوده اند که افت قابل توجهی داشته اند. در این میان بیشترین افت را کشور لیبی داشته است، که در گذشته از ثبات برخودار بود.  البته تنزل  بین کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد به عنوان مثال ژاپن با این که کشور با ثبات و قوی بوده است اما چالشی که زلزله در مورد مسائل هسته ای در این کشور به وجود آورد، موجب نزول رتبه این کشور شده است. در اروپا  نیز کشورهایی مانند یونان به دلیل ضعف دولت در توزیع ثروت بین مردم و نداشتن برنامه اقتصادی منسجم دچار تنزل رتبه شده اند.

در نهایت باید گفت که امروزه مسئله امنیت تبدیل به مسئله پیچیده ای شده است که راه حل آن به آسانی راه حل هایی که در گذشته به کار گرفته می شد نیست. امروزه ایالات متحده و غرب و حتی قدرت های منطقه ای معتقدند که دولت های فرومانده به شدت امنیت آنها را تهدید می کنند و به همین خاطر به دنبال یارگیری و استفاده از فکر و توان دولت های دیگر برای مبارزه با تهدیدات امنیتی هستند و معتقدند در درون دولت های فرمانده سه عامل امنیت آنها را تهدید می کند. این سه عامل عبارتند از: تروریسم؛ اشاعه سلاح های هسته ای، و این مسئله که سلاح های هسته ای به دست تروریست ها بیفتد( تروریسم هسته ای )؛ و جرم های بین المللی.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

اسکرول به بالا