دست کم طی دو دهه اخیر نوشته ها و گفته های بسیاری درباره یکسان انگاری یا ناهمسانی ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی نوشته شده است. هر کدام از نویسندگان و گویندگان استدلال ویژه خود را مطرح کرده اند. با این حال، نویسنده متن هم از شمار کسانی است که این دو اصطلاح را دو مفهوم برای بیان وضعیت «کنش متقابل جغرافیا و سیاست» می داند. زیرا هم هر دو واژه ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی آمیزه ای از دو واژه «ژئو» زمین و «پلیتیک» سیاست هستند. واژه «ژئو» گواه بر زمین با تمام ویژگی های و توانش های انسانی و طبیعی آن است و «پلیتیک» هم به معنای سیاست با محوریت قدرت است. شگفتی آنجاست همه کسانی که مدعی تمایز این دو هستند نخست آنکه عموماً خود را ژئوپلیتیسین یا ژئوپلیتیک شناس می دانند دیگر آنکه از ارائه تعریفی که این دو را از هم جدا بیانگارد ناتوان نشان داده اند چون دقیقاً هر دو واژه را به جای هم می توان به کار برد. بارها دیده شده که حوزه مطالعاتی ژئوپلیتیک را سیاست خارجی و فراکشوری و جغرافیای سیاسی را کشوری دانسته اند. از هر منظری به جغرافیای سیاسی نگریسته شود این علم زیر مجموعه علوم جغرافیایی است که به تحلیل پدیده های سیاسی-فضایی می پردازد و مقیاس مطالعاتی آن از سطح خرد تا کلان یا به بیان جغرافیایی از محلي تا جهاني را پوشش می دهد. از این رو،کاستی بنیادی رویکردهایی که حوزه جغرافیای سیاسی درون کشوری و ژئوپلیتیک را فراکشوری و سیاست خارجی می داند به نا آشنایی یا بی پروایی آنها به جستار «مقیاس» در علوم جغرافیایی باز می گردد. از دیگر سو، گاه مطرح می کنند که مفاهیم جغرافیای سیاسی سرشتی ایستا و مفاهیم ژئوپلیتیک پویایی دارند. این در حالی است که از یک سو بنیاد آفرینش بر گردش و پویایی نهاده و از دیگر سو، برخاسته از رشد و گسترش فناوریها و دگرگونی در نیازها و خواست های انسان، قلمرو اثرگذاری و اثرپذیری انسانها مقیاسی فراکروی یافته است. از این رو، پویایی و دگرگونی، بخشی از چرخه زیست آدمیان بوده است که در آینده جهش بیشتری خواهد داشت. از این رو، پذیرفتنی تر آن است که ژئوپلیتیک را کوته نوشت[1] جغرافیای سیاسی بدانیم و همه ویژگی هایی که پیش از این برای جغرافیای سیاسی برشمرده شد بر ژئوپلیتیک هم جاری شود که این مهم افزون بر کاهش سَر گردانی های موجود در جامعهِ جغرافیای سیاسی، زمینه بازگشت به خاستگاه جغرافیایی این علم را فراهم می کند. هر چند در بسیاری از متون دو دهه اخیر در حوزه جغرافیای سیاسی نیز می توان چنین رویکردی را دنبال کرد که در چهارچوب آن مرز و تمایز میان جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک بی معنا شده است.
دکتر مراد کاویانی راد استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی
[1] Abbreviation